چهارشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۵

به بهانه ی اول ماه مه

امروز مصادف است با اول ماه مه روز همبستگی و اتحاد جهانی کارگران. روزی ست که کارگران و زحمتکشان در سراسر جهان ضمن برپائی جشن های بزرگ و پرشکوه تمام خواسته ها و اهداف انسانی خود که همواره برای به دست آوردنش در تلاش و مبارزه بوده اند را٬ به صاحبان سرمایه و قدرت یادآور می شوند و برای رسیدن به حقوق انسانی خود در این روز دیگر اقشار و طبقات جامعه را به حمایت از خود فرا می خوانند. تلاش ها و یک مبارزه ی پیگیر و حمایت ها مستمر برای رسیدن کارگران به حداقل حقوق و دیگر خواسته های این طبقه ی درد مند در بسیاری از کشورهای مختلف اگر چه تمام و کمال هنوز نتوانسته است اهداف و خواسته های کلی کارگران را محقق سازد ولی در پیشبرد بسیاری از اهداف حقوقی و انسانی کارگران تاثیرات چشم گیری داشته است و بارها و بارها در جوامع مختلف سرمایه داری شاهد عقب نشینی صاحبان سرمایه و قدرت در برابر خیزش کارگران بوده ایم. زرق و برق های سرمایه داری و صاحبان قدرت اما٬ هیچ گاه بوسیله دستگاه های تبلیغاتی خود اجازه نداده است تا شکست ها و عقب نشینی هایشان به طور کامل آشکار شود. اما خوب در همه ی جوامع کارگران و دیگر طبقات محروم و زحمتکش طیفی از روشنفکران غیر سرمایه دار را در کنار خود دیده و داشته اند که در بسیاری از مراحل مبارزه علیه سرمایه داری رهنما و راهگشایشان بوده اند که در بدست آوردن همین حقوق و اهدافی که تا حدودی از چنگال سرمایه داری بدرآورده شده٬ سهیم بوده اند. امروز نیز در اشکال کلی تر و در برنامه های علمی تری کارگران٬ به کمک روشنفکران غیر سرمایه دار و حمایت طبقات دیگر جوامع خود اهداف خود را بدور از خشونت و از راه های مسالمت آمیز دنبال می کنند. اگر چه هنوز سرمایه داری و سرامایه دار علیه کارگران زبانی جز زور گوئی و تحمیل نمی شناسد و پشت قدرت و صاحبان قدرت مستتر شده اند و هرگز تافته ی جدابافته ی هم نبوده و نخواهند بود. از همین رو در پی رشد دمکراسی و بوجود آمدن یک مدنیت عقلانی در کشورهائی که به خوبی راه توسعه ی اقتصادی و اجتماعی را طی کردند افراد فرصت یافتند تا کم کم به ایجاد و تاسیس احزاب و ارگان ها و نهادهای غیر دولتی و مستقل پرداخته و راه را برای برداشتن مشکلات اقتصادی و اجتماعی هموار کنند. پس از این نیز جنبش های اجتماعی و از جمله جنبش کارگری و جنبش زنان قدرت بیشتری گرفت و توانست در بسیاری از کشورها سرمایه داری و قدرت سیاسی را به چالش بکشاند و موفقیت های بزرگی را برای جامعه ی بشری رقم زند.
اما حدیث کشور ما تا امروز چیزی دیگر بوده است . حاکمان خودکامه چه در دوره ی پادشاهی و چه در دوره ی کنونی اجازه ندادند که جامعه ما برای رشد اقتصادی و اجتماعی در مسیری درست و سالم حرکت کند. احزاب آزاد و مستقل هرگز تاسیس نشدند، نهادهای مدنی و مردمی که وابسته نباشد ایجاد نشد و هر گونه حرکت و جنب و جوشی برای این کارها وفعالیت ها به شدت سرکوب شد. کارگران به شکلی قانونی و با مدیریتی عالی هیچ وقت سازماندهی نشدند. در کنار اینها هم دولت با تصویب انواع قانون های ضدکارگری و با ایجاد چندین خانه ی کارگری که به شدت وابسته به خود دولت هستند و در انتخابات ها مورد بهره برداری سیاسی قرار می گیرند به شدت جلوی سازماندهی کارگران و تشکل یابی آنها را گرفته و به این ترتیب کوچکترین توجهی به وضعیت رنجبار آنها ندارد. اما با همه ی اینها کارگران کشور ما از پا ننشسته و از کانال های مختلفی برای احققاق حقوق پایمال شده ی خود مبارزه و تلاش فراوانی انجام داده اند. این حاکمیت ضدکارگری نیز از هر راهی که برایش مقدور بوده جنبش کارگران را سرکوب کرده است. در چند ماه اخیر دولت مهرورزی احمدی نژاد با تمام توان اعتراضا ت و تحصنات کارگران در سراسر کشوررا سرکوب کرد. بسیاری از کارگران و رانندگان شجاع شرکت واحد تهران هنوز در زندان ها تحت آزار و اذیت اراذیل و اوباش احمدی نژاد هستند. دستگیری ها و احضار ها همچنان ادامه دارد. هنوز کارگران و رانندگان تهدید به اخراج و آنهائی که اخراج شده اند باستثنای عده ای کم هنوز به سر کار باز نگشته اند. در سه شب گذشته و در آستانه ی روز جهانی کارگر تعدادی دیگر از فعالین کارگری در تهران و سنندج و چند شهر دیگر بدون هیچ دلیلی بازداشت شده اند و از سرنوشت منصور اسانلو نیز هیچ خبری منتشر نمی شود.
امروز که روز جهانی کارگر می باشد وظیفه ی انسانی همه اقشار و طبقات جامعه است که صدای حمایت و پشتیبانی خود را به گوش کارگران و بویژه به گوش منصور اصانلو و یارانش برسانند. نباید کارگران و خانواده های دردمند آنها را دربرابر این نظام و در این وضعیت بد اقتصادی تنها گذاشت.

هیچ نظری موجود نیست: