چهارشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۵

به بهانه آغاز سال جدید خورشیدی

کاش می شد ، من و تو در بطن «تاریخ واقعی» جامعه بودیم و سخنی از مرگ ، رنج و محنت انسانها نمی رفت، کاش دراین جامعه سخنی از خشونت ، ترور ، اعدام و شکنجه هرگر به میان نمی آمد . کاش تمام تاریکی ها را ، بشر روشنایی و امید می بخشید . کاش بشر در آستانه هر سال جدید خود را در تجلی بهار سر زندگی و شکوفایی نوین می یافت و نظاره گر افقی بمراتب روشنتر و چشم اندازی دلچسب تر بود. کاش همه می توانستند هر چه پر بارتر گذشته را و تجارب آن را برای فردایی چندان بهتر و سرافرازانه تر بکار گیرند.
قدم به پهنه هزاره ی سوم گذاشته ایم و هنوز در گوشه و کنار این کره خاکی آفریندگان تاریخ سرنوشت خود را رقم نمی زنند ، هنوز خوکامه گان تاریک اندیش و مرتجع با قدرت ، سرمایه و ارتجاع بشریت را در چنبره ی خود دارند و زور می زنند تا هرچه بیشتر بشر را در ظلمت و تاریکی نگاه بدارند. هنوز مرگ و به قهقرا کشاندن یگانه ارمغانی است که هر سال افزونتر و افسار گسیخته تر انباشت می شود و جامعه را به کام خود می کشاند.
در سر آغاز این سال جدید، کور سوهای امید به بهبود زندگی همچنان تنگ است ، شبح جنگ و لشکر کشی ، تاخت و تاز ایدز ، کشتار ، فلاکت و گرسنگی با فراغ بال به کاردرو کردن خرمن انسانهاست.
با اینکه چنین است و دستگاههای تبلیغی در سراب دنیای تازه و نوید های نظم نوین سنگ تمام گذاشته اند ، اما واقعیت های عینی بسی ه تر از آن است که با پتک شیشه ای و استدلال چوبین دنیای خیالی وو غیر واقعی بتوان حقایق را از چشم های بینا دور ساخت .
مگر می شود در این جهان زندگی کرد ، سال جدیدی آغاز کرد اما گرسنگی میلیونها انسان را در پهنه جهان ندید و قدرت و سرمایه را به چالش و نیستی نطلبید ؟ مگر می شود میلیون ها نفر انسانهای سیه چرده آفریقا را ندید که دردمند و غارت شده در میان فقر ، ایدز ، مرگ و جنگ خانگی به حال خود رها شده اند ؟ مگر می شود به همین سادگی جمعیت میلیاردی آسیا را با سطح معیشت عمومی بسیار نازل با توجه به ثروت کلان کشورها یشان را ندید و تامل نکرد؟مگر می توان ده ها هزار کفاش و بارکش خردسال آسیای جنوب شرقی را که در کار پرکردن جیب سرمایه داران غیر بومی هستند را دید و فاکتور نگرفت که فاجعه دهشتناک اقیانوس هند نیز تا کجا یشان برد و چه بر سرشان آورد؟ مگر می شود هیمه های جنگ های ویرانگر و جنون آسایی را در آسیا و آفریقا ندید که صاحبان قدرت و سرمایه در حال شعله ور ساختنش هستند؟
نه نمی شود به همین سادگی اینها و صدها واقعیت تلخ دیگر را از دیده ها پنهان ساخت و با فریب و نیرنگ و با سخنرانی های پر طمطراق ، واژگونه جلوه گر ساخت .
درست همین واقعیت های تلخ و تکان دهنده هستند که ریشه های مقاومت و جدال واقعی و تاریخی را می گسترانند . اگر چه قدرت ، سرمایه و ارتجاع یک سویه به پیش می تازند ، اما سنگ مقاومت عمومی هر روزه استوار تر چالش نوینی را برایشان در این دور باطلی که می پیمایند ، فراهم سازند . این روند گریز ناپذیر به پیش خواهد رفت و بشریت چاره ای جز قطع ریشه های تباهی های حاصل را نخواهد داشت.
حدیث جامعه کشورما نیز از این دست است و چه بسا شفاف تراین نظام خودکامه با دو بازوی ویرانگر قدرت و سرمایه و با دسیسه های شیطانی و افکار ارتجاعی به پیش در می نوردد و در گسترانیدن تباهی و نیستی خشک مغزانی را وارد عرصه می کند که زبانی جز سرکوبگری و غارت و چپاول نمی شناسند و چهره ی کریه نظامشان را روز به روز نمایش بیشتر ی می دهند.
در سالی که گذشت جامعه کشور ما در سایه ی همین حاکمیت ارتجاعی و حکمرانی همین بسیجی تازه به قدرت رسیده بیش از پیش بر درد و رنج های چندین ساله اش افزوده شد. از طرفی در داخل کشور فقر گسترده ، اعتیاد ، بیکاری و ... عرصه را بر زندگی میلیونها تن از هموطنان تنگ کرده و از طرفی دیگر رعب و وحشت بیشتری فضا جامعه را فراگرفته است . احضار و دستگیری فعالان سیاسی ، روزنامه نگاران و روشنفکران شدت بیشتری گرفته و محاکمات آنها همچنان پشت درهای بسته و بدون حضور وکیل انجام می گیرد. وضعیت زندانیان سیاسی وخیم تر شده و به طور کلی نقض حقوق بشر در همه عرصه ها روز به روز بیشتر می شود. از طرفی دیگر در عرصه ی بین المللی جامعه کشور ما در پی گفته های نابخردانه احمدی نژاد در مورد کشور اسرائیل و همچنین انکار هولوکاوست و جنایتی که بر یهودیان اروپائی روا گردیده ، جهانیان را بلافاصله به شدت وادار به واکنش کرد و همه ی نگاهها به کشور ما با شک و تردید و اضطراب همراه شد . مساله فعالیتهای هسته ای و اصرار سران رژیم برای غنی سازی اورانیوم در خاک کشور نیز مدتی است که نه تنها غرب را با نگرانی بیشتری روبرو کرده ، بلکه عملا دست آنها را برای صدور هرگونه قطعنامه ای برای تحریم های اقتصادی و هرگونه اقدامات احتمالی دیگری باز گذاشته است و درنهایت در یک سال گذشته کشور را تا حدود زیادی به یک انزوای کامل کشانده اند.
اما همه این اقدامات نامردمی به دامنه مبارزه و مقاومت مردم در همه عرصه های عمومی افزوده است . مبارزه و مقاومتی که امروزه با کیفیتی پیش رونده در هرگوشه و کنار این جامعه ی محنت کشیده شده،جاری است و حاکمیت جمهوری اسلامی را با چالشی جدی روبرو ساخته است . این چالش به حدی عمیق و دم افزون است که هیچ راه برون رفتی از آن برای حاکمان سرکوبگر اسلامی متصور نیست. شعله های این مبارزه همه گیر پابرجاست و برافروخته تر از همیشه سیر صعودی خود را طی خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست: