چهارشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۵

احمدی نژاد و موج دوم انقلاب

سه شنبه شب گذشته محمود احمدی نژاد برای تبریک عید٬ با نمایندگان مجلس دیدار و گفتگو کرد.در این دیدار تنها ۱۰۰ تن از نمایندگان مجلس حضور داشتند و همچنین افرادی نظیر حداد عادل٬ محمدرضا باهنر٬ احمد توکلی٬ عماد افروغ و الیاس نادران و عده ای دیگر از مقامات و مسئولین مجلس غایب بودند. احمدی نژاد در این دیدار نیز ذوق زده شده و طبق معمول سخنانی را به زبان رانده که از سوئی عده ای از اطرافیانش را از سر ناچاری وادار به دفاع از گفته هایش کرده و از سوئی دیگر عده ای را وادار به واکنش نمود.
اگر چه سخنان احمدی نژاد قبل از این در مطبوعات داخل و خارج کشور بازتاب وسیعی می یافت٬ اما این بار به دلیل اینکه گفته هایش بیش از حد معمول کم مایه و مضحک بود٬ در داخل کشور نیز چندان سر و صدائی در پی نداشت. گفته های احمدی نژاد در این دیدار بیشتر به یک خود ستائی محض شبیه بود که حتی مایه ی تعجب بسیاری از نمایندگان مجلس و چهرهای سیاسی داخلی که ظاهرا طرفدار دولت او بشمار می آیند٬ نیز شد. به طوری که عماد افروغ رئیس کمسیون فرهنگی مجلس صدایش در آمد و ضمن آوردن چند توجیه در خصوص گفته های احمدی نژاد٬ مواردی را نیز به او تذکر داده و همچنین به مشاورین او این نکته را گوشزد نموده است که اگر مشاورین رئیس جمهور مشاوره ی دقیق نمی دهند حداقل مانع شنیدن این تذکرات نشوند.
احمدی نژاد در قسمتی از گفته های خود در این دیدار عنوان کرده است که دولت نهم یک رنسانس و تجدید حیات مجدد در کشور را بوجود آورده است! نسبت دادن رنسانس به دولتی که منتخب راستین و واقعی همه مردم ایران نیست و تنها حامیانش بنیادگراترین طیفی هستند که تمام برنامه ها و اهدافشان بازگرداندن جامعه ی ایران به سده های است که تنها و تنها بربریت و جهالت بر جامعه ی انسان ها حاکم بود٬ به عصری که هرگز انسان قادر به تفکر و تعمق برای خویش نبوده٬ آنقدر مضحک و تهی از معنی عقلانی است که باید به صاحبان چنین بینش و تفکری خندید و برای جامعه ی خود تاسف خورد که در چنین عصری چه کسانی برای این مردم تعین تکلیف می کنند. این آقا در چند جمله ی بی معنی و بی اساس به یکباره منکر حیات سرافرازانه ی مردم ایران و دست آوردها و پیشرفت های مردم که تنها حاصل تکاپو و تلاش خودشان است و تاکنون برای پیمودن راه رسیدن به کمالات یک جامعه ی سالم در طول حاکمیت این نظام با موانع بسیاری روبرو شده اند اما هرگز باز نایستادند٬ می شود. از سوئی دیگر احمدی نژاد به نحوی این ادعا های پوچ را عنوان نموده که گویا دولت خاتمی آمده بود تا نفس مردم را بگیرد و اگر او از راه نمی رسید خاتمی و اصلاحات٬ مردم و کشور را با هم خفه می کردند.
این آقا ادعا کرده است که دولت نهم موج دوم انقلاب را راه انداخته تا مردم و کشور را به ارزش ها و باورهای اصیل اسلامی و انقلابی برگردانند. گویا انقلاب ۵۷ مردم ایران موجی بوده که خمینی بوجود آورد که مردم را از چنگال رژیم شاه برهاند. اولا که انقلاب ۵۷ موجی خروشان بود که مردم ایران بر علیه ظلم و ستم شاه راه انداختند و سرافرازانه دژ مستحکم شاهنشاهی را برانداختند که خمینی با ترفند و نیرنگ های که مختص به خودش بود٬ این ستاورد شیرین مردم را برای امثال احمدی نژاد قبضه کرد. دوما مگر بعد از خمینی چه کسانی بر این مملکت حکومت می کردند که در طول این ۱۷ سال موجی بوحود نیامده است؟
عجیب است احمدی نژاد دولت خود را که با را‌‌ی طیف نظامی بسیجی های بی سواد به وجود آمده را موج دوم انقلاب می داند که تمام کشور و جهان را نگران کرد و غیر مشروع بودنش از همان روز اول برای همه آشکار بود٬ اما حماسه ی دوم خرداد را که محصول اراده ی بیش از بیست ملیون جوان زنده و هدفمند بود را نه نتها حماسه و موجی پرشور نمی داند بلکه با چنین ادعاهائی سعی در تحریف آن دارد!
احمدی نژاد در قسمت دیگری از گفته هایش در جمع نصفه و نیمه ی نمایندگان مجلس گفته است که در این ۵ـ۶ ماه که از ریاست دولتش می گذرد٬ توانسته است که خواست های مردم را پاسخ بگوید! در ادامه هم گفته است که با وجود آن که علیه او و هواپیمایی که با آن به نیویورک سفر کرده تهدیدات و حتی اقداماتی نیز صورت گرفته بود٬ اما سفرش با موفقیت انجام گرفت و این نتیجه ی همان موج دوم انقلاب است. او اضافه کرده است که یک امداد غیبی پشت این جریانات است که این جریان تا ۷ـ۸ سال آینده ادامه خواهد داشت. احمدی نژاد ادامه ی ادعاهای خنده دار خود٬ در جمع نمایندگان را چنین بیان کرده است: این مانورهای قدرت نمایی که اعضای شورای امنیت در مجامع عمومی دارند غیر از آن چیزی است که در تماس‌های فردی خود مطرح می‌کنند. تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل بدون استثناء وقتی از جمع خارج می شوند نظر به تعامل دارند و به حدی در چانه زنی قیمت را پایین گرفتند که پیشنهاد یک روز توقف غنی سازی را می‌دهند. این سروصدای جمعی آنها ناشی از جوی است که بر جریان جلسات مجمع عمومی شورای امنیت و آژانس سایه افکنده است. و ما سعی می کنیم که این جو حاکم بر جلسات عمومی شورای امنیت را بشکنیم، آنها که می گفتند کشور ایران متوقف است و نمی تواند با دنیا پیش برود می گوییم بسم الله این ایران هسته ای!!
احمدی نژاد در ادامه ی خودستائی های خود برای نمایندگان مجلس از سفرهای استانی خود تعریف کرده و گفته است که برخوردهای مردم با او یادآور روزهای اوایل انقلاب است و مردم در تجمعات استقبال از او بی هوش می شدند و با آمبولانس به خارج انتقال داده می شدند.
واقعا آقای رئیس جمهور در حق نمایندگان کم لطفی کرده است٬ چرا که آنها به طور یقین از نظر شخصی رئیس جمهور و دولت نهم نماینده ی واقعی مردم بوده و حق دارند که بدانند دولت منتخب شان کدام خواست ها و کدام مطالبات مردم را پاسخ داده است. چقدر این رئیس جمهور راستگو و صادق است!! برای نمونه مگر همه ندیدند که ابتدائی ترین حقوق کارگران را با چه دلسوزیی پاسخ دادند و هنوز هم دولت و البته با دستور ویژه ی شخص رئیس جمهور پیگیرانه مشغول حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کارگران هستند.
سفر این آقای رئیس جمهور به نیویورک آنقدر کم اهمیت بود که فکر می کنم در روزی که این سفر انجام شد٬ کسی از مقامات امریکایی و شهر نیویورک متوجه ورود هواپیمای حامل احمدی نژاد و هیات همراهش نشد. این گفته ی احمدی نژاد بازهم از خودستائی و افکار فرسوده ی خودش سرچشمه می گیرد. چرا که آنهائی که دست به ترور سیاسی و ربودن هواپیما می کنند کسانی نیستند غیر از احمدی نژاد و همفکران و دوستان القاعده ای دولتش.
اگر تا دیروز و تا زمانی که دولت خاتمی روی کار بود من یقین دارم که بسیاری از مردم امیدی به بهبودی وضع کلی کشور داشتند٬ با همه ی نواقص و نارسائی های که وجود داشت. اما از زمان روی کار آمدن این آقا نه تنها امیدی به بهبود نیست بلکه در پی سیاست های نابخردانه ی همین آقا و جهت گیری های دولت نهم٬ هیچ وقت سرنوشت کشور چنین گره کوری نخورده بود و تا این اندازه مردم و کشور در تنگنا قرار نگرفته بودند و با چشمانی مضطرب به مهلت هایی که شورای امنیت و غرب یکی پس دیگری برایمان تعین می کنند نگاه نمی کردند. حال رئیس جمهور از روی چه چیزهایی صحبت از امید و نشاط مردم می کند معلوم نیست. از طرفی دیگر کشورهای عضو شورای امنیت را در برابر خود چنان ناتوان می داند که به قول خودش در تماس های جداگانه برای توقف کردن یک روز غنی سازی به خواهش و تمنا افتاده اند٬ در حالی که تحلیل ها٬ گزارش ها٬ اخبار و شواهد دیگر حکایتی غیر از گفته های این مرد را تعریف و ثابت می کند.
برای نمایندگان از استقبال کم نظیر مردم از خودش گفته است و این امر را نشانه مقبولیت موج دوم و دولت خود تشخیص داده و ظاهرا از این همه شور و ذوق مردم٬ خود نیز چنان ذوق زده شده که نمی تواند شور و ذوقش را پنهان کند. و به گمان من همین ذوق زدگی باعث شده که چنین سخنانی را به زبان بیاورد. این مردم ذوق زده البته به گفته ی رئیس جمهور٬ اکنون در بعضی استان ها محروم در حال و روزی بسر می برند که دیدن رخسارشان انسان را به یاد روزها جنگ و مناطق جنگ زده می اندازد. مثلا مردم محروم و زلزله زده ی استان لرستان اکنون زن ها و بچه هایشان در سرما می لرزند و دانش آموزان بدون کلاس و مدرسه در انتظار کمک موج دوم و دولت مهرورزی به سر می برند.
ادعاهای محمود احمدی نژاد و واقعیات دردناک کشورمان به نظر من یک بار دیگر و به شیوه ای متفاوت تر و در عین حال گویاتر از هر زمان دیگری اوج شکاف بین مروم و حاکمان این نظام غیر مشروع را نشان می دهد. و از زاویه ای دیگر یک تفاوت محوری و اساسی بین تفکرات مدرن و امروزی را با تفکرات فاسد و خرافاتی حاکمان مذهبی که جامعه ی کشور ما را همچنان زبر سیطره ی خود دارند را برای ما بازگو می کند.
متاسفانه باید این واقعیت تلخ را بپزیریم که موج دوم و دولت نهم به کمک امداد غیبی مورد ادعای احمدی نژاد ایران را درست در مسیری قرار داده که به پرتگاهی وحشتناک ختم می شود. مردم ما باید تا آنجا که در توان دارند جلوی حرکت موج دوم احمدی نژاد را بگیرند. زیرا حرکت موج اول تحت امر خمینی ایران را به کجا هدایت کرد و چه بر سر کشور آورد٬ این موج دوم نیز همان در سر دارد که این بار گران تر و خوفناک تر خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست: