نه خبر سلامتی الهام افروتن، بلکه خبر زنده بودن ایشان مرا نیز مانند همه ی کسانی که نگرانش بودند و هنوز هستند، خوشحال کرد . روز یکشنبه نیز بالاخره بعد از ۷ماه حبس در سلول انفرادی عبدالفتاح سلطانی با قرار وثیقه فعلا از اوین به درآمد و مایه خوشحالی شد.
و امروز نیز تا پایان سال فقط دوهفته باقی ست ، نمی توانم خوشحالی ام را پنهان کنم ، نه برای رسیدن سال جدید بلکه برای آزادی اکبر گنجی که قرار است چند روز قبل از سال جدید اتفاق بیافتد ، یعنی فقط ۹ روز دیگر که باورش برایم مشکل است.
انگار همین هفته گذشته بود و ۶ سال نگذشته از آن روز که او را دستبند زده و با لباس زندان و آن شیوه تحقیر آمیز راهی اوین کردند و هر آنچه را که شایسته برخورد با یک دگراندیش نبود را در این ۶ سال بر او روا داشتند. کوتاهی نکردند ، از بازجویی های وحشتناک و ضرب و شتم گرفته تا محروم کردنش از دارو و درمان و دیدن بچه هایش . از آزار و اذیت همسر و فرزندانش گرفته تا حبس های بلند مدت در انفرادی حفاظت سپاه پاسداران تا به همین امروز.
در برابر همه ی این ناجوانمردی ها، در برابر موجی از تهدیدها و فشارها ، در برابر انبوهی از شاگردان سعید مرتضوی که تیم تیم و گروه گروه به جای بچه هایش، وکیل و پزشک به ملاقاتش می رفتند نه تسلیم شد و نه خودکشی کرد. در تمام این ۶ سال علیرغم تلاش های بی وقفه ی مقام های قضایی و امنیتی در جبهه ای که برایش راه انداخته بودند تا وادارش کنند که عذرخواهی کند و نظراتش را پس بگیرد ، لحظه ای برنگشت و عقب ننشست.
اکنون ۶ سال از کارزار گنجی با این حاکمیت می گذرد، کارزاری که اگر چه برای گنجی و خانواده اش سخت و طاقت فرسا بود ، اما از همان روزهای آغازش تا به امروز برای گنجی ، پیروزی بوده و غرور. به همین دلیل گنجی همیشه مورد ستایش بوده و هست .
خوشحالم و فکر می کنم امسال هرگز تا این حد خوشحال نبوده ام ، چرا که ۹ روز دیگر گنجی را آزاد نمی کنند، بلکه او با غرور درهای اوین را می گشاید و سرافرازانه تر از همیشه زندگی و مبارزه را از سر خواهد گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر