پنجشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۵

یک پرسش و دو پاسخ در حاشیه دستگیری و احضار روزنامه نگاران کرد


چندین بار نوشته ام که اتهامات روزنامه نگاران کرد به هزار و یک دلیل عینی و عقلی تمام و کمال ساختگی، پوچ و بی اساس است و آنچه در حق روزنامه نگاران کرد و نشریات کردی و کردی_فارسی در غرب کشور روا داشته می شود چیزی نیست غیر از بهانه ای برای ترساندن مردم و سرکوب و اعمال فشار بیشتر و بیشتر بر اهل قلم و اصحاب مطبوعات است و گاهی چیز مسخره ای به نام پیامی برای احزاب کرد مخالف و از طرفی دیگر تکرار همان سیاست همیشگی دولت در قبال کردها. یعنی نسبت دادن یک چیز باطل و مردودی با عنوان" تجزیه طلبی".
نسبت دادن اتهاماتی نظیر تبلیغات برای تجزیه طلبی، تبلیغات قوم گرایانه، ارتباط با احزاب کرد مخالف، اقدام علیه امنیت ملی و نظام، مصاحبه با رسانه های خارجی،تلاش برای ایجاد اغتشاش از

طریق دعوت از مردم برای تجمعات اعتراض آمیز، تردد غیر مجاز از مرز، توهین به مقدسات اسلام، نشر اکاذیب و چند و چندین مورد یگر که اگر عنوان شود ممکن است شخصی بپرسد این چه ربطی به روزنامه و روزنامه نگار دارد.
برخورد های اخیر بویژه بعد از سفر صفار هرندی به غرب کشور به خوبی نشان می دهد که محافل امنیتی و اطلاعاتی با هماهنگی کامل با دستگاه های قضائی برنامه ای را در دستور کار خود قرار داده اند که اگر به همین شیوه پیش برود نفس های آخر هر روزنامه و روزنامه نگاری را خواهند گرفت و دیگر به هیچ عنوان دراین مناطق نمی توان نشانی از این دو یافت. برخورد هائی که تنها چند روز بعد از سفرصفار هرندی شروع شد به قدری کم سابقه و ظالمانه بود که هیچ شک و تردیدی به جای نگذاشت که آنچه درحال اتفاق افتادن است ، چیزی نیست غیر از اعلام کامل دشمنی با مطبوعات و روزنامه نگاران و خفه کردن صداهای حق طلبانه مردم کردستان آن هم به بهانه باطل و مردود تجزیه طلبی و خواست های قومی.
تهدید به مرگ یک روزنامه نگار قبل از دستگیری و تهدید به مرگ خانواده اش بعد ار احضارها و بازجوئی های پی در پی تنها به بهانه فعالیت های مطبوعاتی و مدنی. دستگیری اعضای هیات تحریریه روژهه لات آن هم بدون آن که هفته نامه روژهه لات توقیف شود چه معنی داشت غیر از ترساندن آنها و جلوگیری از ادامه فعایت های مطبوعاتی آنها و بسیاری دیگر و از طرفی نیزنسبت دادن اتهام ارتباط با عوامل آمریکا در کردستان عراق و دریافت مبالغ هنگفتی از آنها برای تبلیغات قوگرایانه و تجزیه طلبانه.
صدور حکم برای محمد صدیق کبودوند به اتهاماتی که هرگز نمی تواند به یک فعال حقوق بشر بچسپد. احضار چهار روزنامه نگار هفته نامه توقیف شده آسو، یک سال بعد از توقیف آن هفته نامه برای چندمین بار. و دستگیری چندین روزنامه نگار دیگر در شهرهای مختلف و توقیف بسیاری دیگر از نشریات آن مناطق که همه و همه در میان سکوت مطلق سازمان ها و نهادهای قانونی دفاع از حقوق مطبوعات و آزادی بیان و غیره انجام گرفت و سرانجام دستگیری "شیرکو جهانی اصل " روزنامه نگار مهابادی و احضار مجدد "تونیا کبودوند" مسئول بخش زنان هفته نامه توقیف شده پیام مردم، که یک سال بعد از توقیف این نشریه برای چندمین بار در روزهای اخیر به دادگاه احضار شده است. قبل از اینکه به نوشتن در باره شیرکو جهانی اصل و تونیا کبودوند بپردازم یک سوال را مطرح می کنم و سعی می کنم که خودم بدون توجه به مسائل حاشیه ای و درحد توان به آن پاسخ دهم.
چرا سازمان های دفاع از آزادی مطبوعات و دفاع ازحقوق روزنامه نگاران و حقوق زندانیان سیاسی در داخل کشور و حتی در خارج از کشوربه غیر از سازمان گزارشگران بدون مرز از روزنامه نگاران کرد و فعالین سیاسی و فعالین حوزه های مختلف در کردستان ایران حمایت و دفاع نمی کنند و یا اگر چنین کار را هم بکنند بسیار کم و به ندرت این کار را انجام می دهند؟
فکر می کنم که اولین و موجه ترین دلیل میتواند عدم دسترسی به اخبار دقیق و منابع خبری موثق و عدم شناخت کافی از مطبوعات و روزنامه نگاران کرد می باشد و چنین موردی تاحدود زیادی می تواند درست باشد و تقریبا همه بر این باوریم و به این خاطر نمی توان هیچ سازمان و نهاد و شخصی را متهم به دفاع نکردن از همکاران خود کرد. اما واقعا این چه مانعی است که جلوی اصلی حمایت همه سازمان ها و نهادهای قانونی و غیر قانونی و حتی مردم شهرهای کردنشین در اعتراض به دستگیری های خودسرانه روزنامه نگاران و فعالین حوزه های مختلف و توقیف نشریات را گرفته است. عامل اصلی این امر همان اتهاماتی است که از طرف محافل و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به دستگیر شده گان زده می شود. اتهاماتی نظیر ارتباط با احزاب کرد برانداز که اگر در مورد هرکسی ثابت شود وی را با حکم بسیار سنگینی و حتی یک قدمی اعدام هم روبرو می کند. از نسبت دادن اتهام ارتباط با احزاب کرد برانداز هم محافل اطلاعاتی و امنیتی و هم دادگاه ها در این مناطق دو هدف را دنبال می کنند. اول آنکه هیچ کس جرات دفاع از متهم را نخواهد داشت چرا که اگر کسی دنبال کار شخص دستگیر شده را بگیرد به سرنوشتی کمتر از سرنوشت متهم دچار نخواهد شد و دوم آن که از نسبت دادن این اتهام، اتفاقا به افرادی که درمیان مردم تاحدودی شناخته شده هستند به عنوان یک دام امنیتی برای دستگیری های گسترده استفاده می شوند. دراین مواقع نگاه های امنیتی رو به مردم عادی نیز بیشتر شده و هر کجا اسمی از شخص دستگیر شده به میان آید، دستگیری هائی نیز انجام می شود.
این سیاست سالهاست که در مناطق کردنشین در پیش گرفته شده و تاکنون ده ها و صدها تن به همین راحتی راهی زندان ها شده اند و کسی جرات نکرده است که به دستگیری و احکام صادره برای این افراد اعتراضی بکند. این زندانیان کسانی هستند که هرگز هیچ ارتباطی با احزاب کرد برانداز نداشته اند و اتهامی که آنان را چندین سال در زندان نگه داشته و نگه می دارد، اتهامی کاملا ساختگی و پوچ و بی اساس می باشد که حاکمیت تنها برای ترساندن و زهر چشم گرفتن از مردم عادی از آن به عنوان حربه ای استفاده می کند و هنوز هم ادامه می دهد. به نظر من عامل اصلی سکوت درمقابل بسیاری از دستگیرهای خودسرانه که با اتهامات ساختگی محاکمه و راهی زندان می باشد همین دو دلیلی بود که به آن اشاره کردم . باید در فکر راهی بود که بتوان از نسبت دادن چنین اتهاماتی به کسانی که به بهانه فعالیتهای سیاسی ، مطبوعاتی، مدنی و حقوق بشری دستگیر می شوند، جلوگیری شود. چرا که به همین افراد به راحتی نیز اتهام جاسوسی زده می شود. بگذریم سخن دراین مورد زیاد است.
شیرکو جهانی اصل اگر چه توانست با تماس تلفنی کوتاهی با خانواده اش سلامتی خود را اعلام کند اما نگرانی در مورد او همچنان باقی است. هنوز مکان نگهداری او معلوم نیست و از طرفی نیز مشخص نشده است که آیا او هنوز در اعتصاب غذا بسر می برد یا نه و دومین دلیل نگرانی در باره او این است که آیا او حاضر به سخن گفتن با کسانی که او را دستگیر کرده اند و مسئولان اطلاعات شده است یا نه. او همزمان با اعلام اعتصاب غذا سکوت نیز اختیار کرده بود و گفته بود با هیچ کس حاضر به گفتگو نیست. آخرین خبر درباره او اما این است که دیروز جمعی از دانشجویان سنندجی در دانشگاه این شهر در اعتراض به ادامه بازداشت غیر قانونی وی دست به یک تجمع اعتراض آمیز زده اند.
اما در خبر دیگری سازمان گزارشگران بدون مرز که چند روزپیش سایتشان فیلتر شد از احضار تونیا کبودوند برای چندمین بار به دادگاه خبر دادند که موجب نگران بسیاری از روزنامه نگاران کرد شده است. تونیا کبودوند که دبیر بخش زنان هفته نامه توقیف شده پیام مردم کردستان بود یک سال بعد از توقیف این نشریه به خاطر نشر مطالب الحادی و کفرآمیزو توهین به مقدسات اسلام محاکمه خواهد شد. نسبت دادن چنین اتهامی به این خانم روزنامه نگار به شدت مایه تعجب من شده است. چرا که دراین چند روزه بارها به خود گفته ام که چطور می شود آیت الله لنکرانی برای روزنامه نگاران یک کشور همسایه به اتهاماتی مشابه حکم مرگ صادر می کند و فتوا می دهد ولی برای یک روزنامه نگار ایرانی که زن باشد و تازه کرد هم باشد بعد از یک سال چطور حکمی صادر نکرده است! راستی چرا برای روزنامه نگاران کرد که دراتهامات اغلبشان توهین به اسلام و مقدسات و این چیزها قید می شود با اینکه سنی هم هستند فتوای مرگ صادر نمی شود!!
معلوم نیست در این مملکت حکم چیست و چه کسی حکم صادر می کند. معلوم نیست که جرم چیست و چه کسی مجرم است. معلوم نیست چه کسی باید دستگیر شود و چه کسی باید حکم دستگیری بدهد!!!

**عکس بالا متعلق به شیرکو جهانی اصل است
*** در همین باره نوشته: حامد متقی
مصاحبه ای به رنگ خون
تقدیم به شیرکوجهانی و خانواده چشم به راهش

۱ نظر:

ناشناس گفت...

رفيق عزيز ممنون

IF YOU TREMBLE WITH INDIGNATION AT EVERY INJUSTICE , THEN YOU ARE A COMRADE OF MINE " CHE GUEVRA "
ترجمه : اگر در برابر هر بي عدالتي از خشم بخود لرزيديد آنگاه رفيق من هستيد