چهارشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۵

نگاهی ساده به احساس احمدی نژاد در وبلاگش

محمود امحدی نژاد در وبلاگ شخصی خود پیرامون حوادث دانشگاه امیر کبیر هنگام سخنرانی خود، متن کوتاهی نوشته است که در آن از دیدن حوادث در سالن محل سخنرانی خود احساس خرسندی کرده است. او نوشته است وقتی که اقلیتی را درجمع اکثریتی مطلق دیده که آزادانه به رئیس جمهور توهین می کنند احساس مسرت بخشی به وی دست داده که او را به یاد دوران دانشجوئی خود انداخته است.
احساس مسرت بخش محمود احمدی نژاد از حوادث پیش آمده در دانشگاه اما نمی تواند که توام با آن لبخند های تحقیر آمیز و نیش خندهائی نظیر دادن درجه نظامی به دانشجویان ستاره دار نباشد. همان لبخند همراه با کینه و تحقیری که از زمان روی کارآمدنش بارها در پی آن آرمش دانشجویان و دانشگاهیان را سلب کرده است، به طوری که حتی رودر روی خود او هم دانشجویان تنفرشان را از آن خنده های ظاهری و تحقیرآمیز و آن حضور پر از ابهام را نشان دادند. هر چند که ظاهرا هنوز دانشجوئی در پی این حوادث دستگیر نشده است اما، به هیچ بهانه ای نمی توان خود را قانع کرد که در روزهای آینده به بهانه همین دوربین شکستن و عکس آتش زدن و دادن شعارهای رادیکال، دانشجوئی دستگیر نخواهد شد. نمی توان گفت که نوشتن این مطلب توسط احمدی نژاد که دانشجویان مخالف اقلیتی کوچک میان اکثریتی مطلق بودند، خود دستوری نیست برای دستگیری به قول خود او آن اقلیت کوچک.
اگر چنین باشد که بدون شک هست باید گفت حتی احساس رئیس جمهور خود دلیلی مطلق برای دستگیری دانشجویان و آغاز دور دیگری از ناآرامی ها در دانشگاه ها بویژه در دانشگاه امیر کبیر است و می باشد.
اگر رفتن به دانشگاه فقط برای همین بود که اصلا احتیاجی نبود رئیس جمهور یکباره سر ازدانشگاه امیر کبیر درآورد. برای دستگیری آن اقلیت کوچک مخالف که همیشه دلیل کافی وجود داشت و وجود دارد.
اما نکته اساسی در این مورد که احمدی نژاد با زیرکی قصد داشت آن را وارونه جلوه دهد این است که مخالفان دولت و شخص وی در دانشگاه امیر کبیر به هیچ عنوان اقلیتی کوچک نبودند بلکه اکثریت مطلقی بودند و این مساله بار دیگر به خوبی نشان داد که این اکثریت مطلق وجود او در دانشگاه و نظارت دولت او بر امور دانشگاه ها را تحمل نمی کنند و خود رئیس جمهور بهتر از هر کس دیگری می داند که مخالفان او در دانشگاه یک اقلیت کوچک نیستند. آقای رئیس جمهور و دار دسته اش در میان تدابیر شدید امنیتی و همچنین با انتقال دادند عدده ای از دانشجویان بسیجی و وابسته به خود تنها می خواستند که جمعیت حاضر در سالن را به تفع خود پر کنند تا نشان داده شود که رئیس جمهور و دولت از حمایت رادیکال ترین دانشجویان ایران برخوردار هستند.
اما واقعیت عینی که همه دیدند عکس قضیه را نشان داد و رئیس جمهور با آن لبخند کینه ای و تحقیر آمیز خود سخنرانیش را به پایان برد و اکنون در وبلاگش با نوشتن احساس خود تنها نشان داده است که در فکر جواب دادن به آن اقلیت مخالف هست و این کار را خواهد.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سامناك عزيز عذر مي خواهم كه مطلبت را نمي خوانم اين روزها اصلا نمي توانم مطلب جدي بخوانم. مانند هميشه لطف كرده اي و من را شرمنده. زنده باشي عزيز

ناشناس گفت...

خدایا این نودولتیان را با خر خودشان نشان

ناشناس گفت...

خدایا این نودولتیان را با خر خودشان نشان

ناشناس گفت...

خدایا این نودولتیان را با خر خودشان نشان