سه‌شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۵

در ستایش یک حرکت اعتراضی و مدنی


همه چیز در کردستان به اوج خود رسیده است. از افزایش بی حد و حساب فقر گرفته تا سرکوب و فشارهای فزاینده حاکمیت بر اقشار مختلف مردم بویژه کارگران و دانشجویان.
مردمی که از همان اوایل انقلاب از سوی خمینی کفار قلمداد شدن و بارهای بار توسط ارتش و سپاه به خاک و خون کشیده شده اند، اکنون نیز به بهانه های مختلف تا حدی از حق و حقوق خود محروم می شوند که باید در اثر سرما و قطع گاز و نبود مواد سوختی دیگر یخ بزنند، و بمیرند و صدائی نیز از آنها بلند نشود که اگر ندائی سر دادند برای چیزی که نامش حقوق شهروندی است عواقبش همانی است که سالها در حق خود از سوی حاکمیت دیده اند .
دانشجویان، کارگران،زنان و فعالان حوزه های مختلف در کردستان چنان صدایشان بریده می شود و سرکوب می شوند که گویی عامل اصلی شکست دولت در همه عرصه ها داخلی و بین المللی کسی نیست غیر از مردم کردستان.
تبعیض های قومی و مذهبی از سوی این حاکمیت در سطح کشور به جائی رسیده است که نگاه های تند و خصمانه نهادها و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی و نیروهای نظامی و انتظامی در این کشور غیر از کردها و سنیان هیچ قوم و مذهب دیگری در بدنه و بافت کشور نمی بینند و گویا کردها و سنیان زمین و زمان کشور را یکی کرده اند که اکنون علنن و بی شرمانه برای آغاز دور دیگری از حذف و سرکوب در قبال مردم کردستان از کارگاه های ده نفره و نهاده های چند نفره مدنی که گاها با هیچ دوربینی هم روئیت نمی شوند گرفته تا ادارات دولتی و دانشگاه ها آزاد و غیره خیز برداشته اند و هر روز با عنوانی دیگر و ازبابی دیگر با این مردم وارد می شوند. مردمی که اکنون بهتر از هر کس دیگری می دانند وقتی تبعض و نابرابری قانون شده و در حق شان نهادینه می شود، مبارزه از هر کانال و راهی که مسالمت آمیز و مردمی باشد نیز وظیفه می شود.
در پی حوادث ماه های اخیر در کردستان که چندان هم تازه و کم سابقه نبوده و عملکرد کاملا منفی حاکمیتی که تنها منافع و حقوق مردم را نشانه رفته است و هرگونه حق خواهی و حق گوئی را به روش ها خشونت آمیز جواب داده است، دامنه اعتراضات مردمی نیز گسترش وسیع تری به خود گرفته است. در کنار اعتراضات مردمی که همیشه با شدت تمام سرکوب شده و در مواردی به کشته شدن ده ها تن و دستگیری صدها تن نیز انجامیده، فعالان حقوق بشر و مطبوعاتی و حوزه های مختلف نیز در صفوف اولیه مردم دست به اعتراضات وسیع مدنی زده و بسیاری از روش ها اعتراضی مدنی و مسالمت جویانه را به مردم آموخته اند تا شاید بتوانند بهتر و بیشتر از درگیری ها و خونریزی هائی که نیروهای انتظامی و نظامی پدید می آورند، جلوگیری کنند و تا حدود زیادی نیز در این مهم موفق بوده اند.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان این بار نیز در کنار وظایف انسان دوستانه و قابل ستایش خود و همزمان با شدت گرفتن دور جدید سرکوب ها و اعمال فشار بر مردمی که کرد نامیده می شوند و گویا سنی مذهب نیز هستند در نظر دارد برای رسانیدن صدای اعتراضی مردم کردستان به گوش همه مردم کشور و سازمان ها و نهادهای دفاع از حقوق بشر در جهان، از همه اقشار مختلف مردم کردستان برای گرفتن یک روزه اعتراضی به شیوه ای کاملا مسالمت جویانه و به مدت سه روز دعوت کند که با این کار اولن از تجمعات اعتراضی در قبال برخورد ها تند و خشن دولت با مردم که این روزها به اوج خود رسیده، و همیشه به خشونت کشیده می شود جلوگیری شود و دومن همه مردم کشور و سازمان های دفاع از حقوق بشر ایران و جهان یکبار دیگر و به مدت سه روز صدای واقعی و نوع اعتراض مدنی مردم کردستان نسبت به عملکرد سرکوبگرانه دولت نهم را بشنوند و قدم در راه حمایت و پشتیبانی از این مردم ستمدیده به شیوه ای بگذارند که بتوانند مردم کردستان را به احقاق حداقل حقوق شهروندی خود خوشبین و امیدوار کنند.
اما هدف مهم و واقعی دست زدن به چنین اعتراض مدنی از سوی مردم کردستان، هشداری مدنی به دولت خواهد بود که در صورت ادامه اعمال فشار فزاینده و ادامه سرکوب مردم کردستان و عدم پاسخگوئی دولت به خواسته ها و مطالبات مردم، هیچ کس حاضر نخواهد بود که دست از اعتراض و اعتصاب و تحصن بردارد و نهایتا هیچ کس وضعیت موجود را بیش از این تحمل تخواهد کرد. چنین اعتراضی یکبار دیگر به دولت یادآوری می کند که در صورت روا داشتن تبعیض های قومی و مذهبی نسبت به مردم کردستان و قانونی کردن چنین تبعیض هائی با استفاده ابزاری از قوانین و نهادهای دولتی که در انحصار یک اقلیت غیر منتخب و کاملا انتصابی می باشند، بیش از پیش رویارویی و مبارزه را به وظیفه تک تک افراد جامعه تبدیل می کند.

برای آگاهی بیشتر از چگونگی و اهداف این اقدام شایسته و قابل تحسین مصاحبه محمد صدیق کبودوند با رادیو آلمان را بخوانید. این آدرس لینک مصاحبه رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در این خصوص می باشد:

محمد صدیق کبودوند: روزه سیاسی در کردستان در اعتراض به نقض حقوق بشر

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام رفيق عزيز
خواندم و لذت بردم كرد ها مثلي دارند كه مي گويند " مژي بو مردن بمر بو ژيان " يعني زندگي نكن براي مردن بلكه بمير براي زندگي اين مثل مترادف همان شعار جهاني ستمكشان است كه در مبارزه با سرمايه داري طبقه كارگر چيزي جز زنجيرهاي اسارت ندارد كه از دست بدهد
پيروز و پايدار باشي