نام و هویت دو تن از دستگیر شدگان اربیل

بنا به نوشته چند منبع خبری در عراق سرانجام بعد از گذشت نزدیک به دو هفته از حمله نظامیان آمریکائی به دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی در اربیل که مشخص شد این دفتر مرکز سازمان دهی اعمال خرابکارانه عناصر سپاه پاسدارن و محل جمع آوری خبرها و گزارشات امنیتی چند مخبر و خبرچین رد پائین سپاهی بوده است، نام دوتن از دستگیر شدگان این دفتر در بغداد اعلام شده است. این منابع خبری هیچ اشاره ای به هویت شخص یا منبعی که نام این دو نفر را در اختیار خبرنگاران گذاشته اند نکرده اند.
هویت این دو نفر به این شرح می باشد:
1. دکتر حسن عباسی تئوریسین امنیتی سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین وابسته به سپاه پاسدارن
2. سرتیپ محمد جعفر صحرا رودی عاملی اصلی ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو و نماینده سابق اطلاعات سپاه پاسداران در کردستان عراق و همچنین فرمانده یکی از واحد ها عملیاتی سپاه پاسدارن در ماموریت های برون مرزی
دکتر حسن عباسی قبل از دستگیریش در اربیل، در دانشگاه امام حسین سپاه یاسدارن مشغول به تدریس درس استراتژی تهاجمی بوده و یکی از چهره های تندروی سپاه پاسدارن به شمار می رود که به شدت نیز وابسته به محافظه کاران تندروی درون حاکمیت می باشد. او از جمله عناصر سپاه می باشد که در مناطق مختلف کشور بسیاری از فرماندهان سپاه پاسداران در زمینه های مختلف را آموزش داده و همچنین مدتی نیز یکی از مشاوران دبیر شورای عالی امنیتی ملی بوده است. این سپاهی تندرو درهر دو دوره دولت خاتمی از مخالفان سرسخت اصلاحات و شخص محمد خاتمی بوده و بارها طبق دیدگاه های افراطی خود اصلاح طلبان و حامیان اصلاحات را مورد حمله قرار داده بود.
محمد جعفر صحرا رودی بعد از ترور شادروان دکتر عبدالرحمان قاسملو در پایتخت اتریش به شهرت رسید. او با ترور دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران ابتدا به سمت فرمانده اطلاعات قرارگاه رمضان سپاه پاسداران در غرب کشور منصوب شد. این تروریست شناخته شده در طول دوران فرماندهی خود در غرب کشور بیش از پیش مناطق کردنشین را به یک پادگان بزرگ نظامی برای سپاه یاسدارن تبدیل کرد و اوایل دهه هفتاد از سوی جمهوری اسلامی وشاخه برون مرزی سپاه پاسداران به عنوان نماینده دائمی در کردستان عراق معرفی شد و چندین سال در کردستان عراق مشغول به فعالیت های جاسوسی و ترور اعضا و کادرهای احزاب کرد ایرانی بود. صحرا رودی به دلیل فعالیت های خود در سپاه پاسداران حتی به درجه سرتیپی نیز رسید که سرانجام درعین فعالیت های جاسوسی و تروریستی به دست نیروهای آمریکائی دستگیر شد.
هنوز از سوی هیچ مقام نظامی آمریکائی و یا عراقی هویت سه تن دیگر از دستگیر شدگان اربیل مشخص نشده است. و این در حالی است که برخی دیگر از منابع خبری عراقی در چند روز گذشته اعلام کرده بودند که معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ساعتی قبل از حمله نظامیان آمریکائی به دفتر جمهوری اسلامی در اربیل موفق به فرار شده بود. اما از سوئی دیگر گفته می شود که وی نیز یکی از دستگیر شدگان اربیل است با این حال تاکنون مقامات جمهوری اسلامی خبرهای مربوط به دستگیری معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی خود را تکذیب نکرده اند.
علاوه بر اینها در چند روز گذشته که خود نیروهای امنیتی عراقی نیز به طورجداگانه سه ایرانی دیگر به همراه یک مترجم عراقی را دستگیر کرده اند، نیروهای بریتانیائی نیز همزمان با این اقدام برای آن که از آمریکائی ها و عراق ها عقب نیفتند در شهر بصره یکی از کارمندان شبکه تلویزیونی عرب زبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را دستگیر کرده اند.
در این رابطه به نوشته یکی از روزنامه های عراقی بعد از روی دادن ماجرای اربیل، معاون دبیر امنیت ملی عراق در تهران در چندین نشست و گفتگو با مقامات جمهوری اسلامی، به آنان تذکر داده بود که هر چه زودتر نیروهای امنیتی و سپاهی خود ازعراق را خارج کنند. این روزنامه همچنین می نویسد که نیروهای آمریکائی قصد دارند به زودی محمد جعفر صحرارودی و دکتر حسن عباسی را تحویل یکی از دادگاه های بین المللی دهند.

نمی دانم چرا

فیلترینگ کماکان ادامه دارد و هر روز چند سایت و وبلاگ دیگر را فیلتر می کنند به گمان آنکه خیلی از مشکلات حضرات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، البته ببخشید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خیر، وزارت ارشاد!، چون آقای وزیر به تازگی فرموده اند گذشت زمانی که می گفتند ما وزیر ارشاد نیستیم بلکه وزیر فرهنگ هستیم!!، حل خواهد شد و لابد وزیر ارتباطات نیز با خیالی آسوده تر ارتباطات بی حد و مرز اینترنتی را قطع خواهد کرد و به زودی قرار است خیال همه را راحت کند.
من نیز به جمع وبلاگ نویسانی پیوستم که زودتر از من زیر تیغ یک جراحی مهندسی رفته اند و هنوز نمی دانم چرا.
خب به قول وزیر ارتباطات و وزیر ارشاد که این روزها بیشتر از وزیران دیگر کابینه مثلا وزیر امورخارجه و یا وزیر دفاع صحبت می کنند و قرار است که آنها با معجزه دولت نهم در امر فیلترینگ دیپلمات ها و پاسدارن دستگیر شده در عراق را آزاد کنند و به احتمال قوی جوابی محکم هم به نظامیان آمریکائی خواهند داد، صیانت از فرهنگ ملی و فرهنگ اسلام وظیفه اصلی آنهاست که در صورت قلع و قمع سایت و وبلاگ ها به مهم دست خواهند یافت.

محاصره سفارت ایران در بغداد

در ادامه اقدامات عملی آمریکا برای برخورد با ایران در عراق و دستگیری عوامل و عناصر ایرانی و سرعت بخشیدن به طرح جدید امنیتی در بغداد، دیروز به دنبال دستگیری گسترده صدها تن ازشبه نظامیان شیعه و اعضای سپاه مهدی که رابطه تنگاتنگی با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران دارند، نیروهای آمریکائی و عراقی در بغداد مشترکن اقدام به محاصره سفارتخانه ایران کرده اند.
این اقدام در حالی صورت می گیرد که یازده روز پس از دستگیری پنج ایرانی در اربیل توسط نیروهای آمریکائی، نیروهای امنیتی خود عراق نیز سه ایرانی دیگر به همراه یک مترجم عراقی را دستگیر کرده بودند.
در پی وارد عمل شدن خود نیروهای عراقی برای دستگیری و کنترول ایرانیان مقیم عراق به دستور آمریکا و همچنین عدم همکاری و مساعدت مقامات عراقی با مقامات ایرانی برای آزادی دستگیر شدگان اربیل، روابط ایران و عراق در آستانه تیره شدن قرار گرفته است که جمهوری اسلامی تاکنون اشاره چندانی به این مساله نکرده است.
طی روزهای اخیر مقامات کرد در دولت مرکزی عراق و همچنین مقامات کردستان عراق به تقاضاهای مکرر حسن کاظمی قمی سفیر ایران در عراق برای آزادی ایرانیان دستگیر شده نه تنها جواب رد داده بودند بلکه تاکید کرده بودند که به هیچ عنوان فعالیت های غیر قانونی هیچ کشور و هیچ جریانی را تحمل نخواهند کرد.

در این صورت اگر نیروهای آمریکائی و عراقی اقدام به تصرف سفارت و دستگیری سفیر ایران در بغداد بکنند و با توجه به دستگیری گستره شبه نظلمیان شیعه و گروه های دیگری که وابسته به جمهوری اسلامی هستند دیگر ایران جای پایی در عراق نخواهد داشت. جمهوری اسلامی در حالی حضور و نفوذ خود در عراق را از دست خواهد داد که سوریه بعد از چندین سال قطع رابطه با عراق هفته گذشته رسما روابط خود با عراق را از سر گرفته است.
شایان ذکر است که دیروز قبل از محاصره سفارت جمهوری اسلامی در بغداد نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد از این سفارت خانه دیدن کرده بود.
خبرهای دیگری که در رابطه با محاصره سفارت ایران در بغداد به نقل از شاهدان عینی منتشر شده است حاکی از آن است که تعدادی از نیروهای آمریکائی و عراقی وارد سفارت خانه شده اند اما این خبر هنوز از سوی مقامات نظامی آمریکائی و عراقی تائید نشده است.

تشیع جنازه پرشکوه هراند دنیک

جمعه گذشته" هراند دینک" روزنامه نگار سرشناس ارمنی اهل ترکیه در یک اقدام تروریستی توسط جوان هفده ساله ای مقابل دفتر کار خود در استانبول کشته شد. این روزنامه نگار که در بین ارامنه منطقه و بویژه بین ارامنه ترکیه از محبوبیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بود در حالی ترور شد که ساله گذشته به اتهام نوشتن مقاله ای در باب قتل عام ارمنه در ترکیه از سوی دستگاه قضائی به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شده بود و در طول سال های گذشته نیز بارها به دلیل نوشتن در همین زمینه تحت تعقیب قرار گرفته بود و حتی چندین بار به مرگ نیز تهدید شده بود.
دیشب یکی از کانال های تلويزيونی ترکیه گوشه هائی از مراسم به خاکسپاری این روزنامه نگار سرشناس را پخش کرد. به هیچ عنوان فکر نمی کردم که هزاران نفر از مردم استانبول چنین پرشکوه در مراسم به خاک سپاری روزنامه نگاری شرکت کنند که بارها موضع حساس کشتار ارمنه ترکیه به دست ترک ها را مطرح کرده بود. موضوع حساسی که مردم ترکیه مطرح کردن آن و نسبت دادنش به ترک ها را توهین به هویت قومی خود می دانند و همواره حتی در برابر کشورهای دیگری که این موضوع را مطرح و به چالش کشیده اند دست به اعتراضات گسترده ای زده اند.
شرکت هزارن نفر از مردم ترکیه و حضور چشمگیر و بدون حاشیه مسلمانان در این مراسم نیز ستودنی بود و نشان داد که شادروان"هراند دینک" در بین مسلمانان ترکیه ای نیز از محبوبیت فراوانی برخوردار بوده است و از سوئی دیگر نیز نشان داد که مطرح کردن موضوع قتل عام ارامنه در ترکیه و پژوهش های این روزنامه نگار در خصوص چنین مساله حساسی با اهدافی دیگر از جمله گسترش و بهبود رابطه بین ارامنه و ترک ها بوده است نه اهدافی که از آن برای بدنام کردن وی و جامعه ارامنه ترکیه مورد استفاده قرار می گرفته است.
انبوه جمعیت شرکت کننده در مراسم به خاکسپاری این روزنامه نگار ارمنی، و همچنین موضع گیری دولت اسلامگرای ترکیه نسبت به ترور وی، به گفته کارشناسان و تحلیل گران و حتی مردم عادی ترکیه بیش از پیش این امید را در دل مردم ترکیه قوت می بخشد که روابط ارمنه و مسلمانان ترکیه از این به بعد با احترام کامل و بدون مطرح کردن ایده های بی اساسی که سال هاست مانع تعمیق و گسترش روابط بین مسلمانان و ارامنه شده است، گسترش و رو به بهبودی بیشتری خواهد گذاشت.

دستگیری سه ایرانی دیگر در عراق

در پی دستور شخص جرج بوش مبنی بر برخورد با ایرانیان مقیم عراق به اتهام شرکت در عملیات های خراپکارانه و تحریک گروه های تندروی شیعه برای مقابله با نیروهای آمریکا، یازده روز پس از دستگیری ینج ایرانی متهم به جاسوسی و اعمال تروریستی، بعد از ظهر دیروز سه ایرانی دیگر در استان نینوا عراق دستگیر شدند. مقامات امنیتی عراق می گویند که این سه نفر را در یک پست ایست بازرسی واقع در شهر موصل دستگیر کرده اند. به همراه این سه نفر یک عراقی نیز که به عنوان مترجم با آنها بوده است دستگیر شده است. این مقام عراق هیچ اشاره ای به نام این سه تن و جزئیات بیشتر در باره آنها نکرد تنها گفت که آنها بدون گذرنامه وارد خاک عرق شده اند. وی همچنین گفت که دستگیری ایرانیان از سوی نیروهای امنیتی عراق ادامه خواهد داشت و برای بازداشت ایرانیان از وزارت کشور عراق مجوز رسمی برای نیروهای امنیتی عراق صادر شده است.
دستگیری این سه نفر نشان می دهد که نه تنها نیروهای آمریکائی بلکه نیروهای خود عراق نیز برخورد با ایرانیان و عوامل ایران در عراق را آغاز کرده اند و با جدیت کامل در حال جلوگیری از نفوذ بیشتر ایران در عراق بویژه در بین شیعیان این کشور هستند.
دیروز پس از دستگیری این سه نفر، سفیر جمهوری اسلامی در عراق در تلاش های خود برای آزادی دستگیر شدگان اربیل با مسعود بارزانی دیدار و گفتگو کرده بود. بنا به گزارشات منتشر شده پیرامون این دیدار سفیر جمهوری اسلامی تنها جوابی که از مسعود بارزانی دریافت کرده است این بوده که کردها در مناطق زیر سلطه خود به هیچ کشور و هیچ گروهی اجازه فعالیت غیر قانونی را نخواهند داد.
با توجه به دستگیری جنجال برانگیز ایرانیان مقیم عراق در یک ماه اخیر و همچنین موضعگیری بعضی از مقامات بلند پایه دولت عراق این احتمال وجود دارد که در صورت ادامه این دستگیری ها روابط بغداد و تهران تیره شود. در چند روز گذشته موضعگیری های مقامات عراق بیشتر در حمایت از اقدام به دستگیر ایرانیان بود تا در تلاش برای آزادی آنان و همچنین اعلام کرده اند که روابط خود با تهران را بررسی خواهند کرد و به همین منظور طی چند روز گذشت در اولین قدم عملی خود سفیر خود از تهران را فرا خوانده اند. و از طرفی دیگر نیز از روز گذشته خود نیروهای عراقی جدا از نیروهای آمریکائی دستگیری ایرانیان در خاک خود را شروع کرده اند.

دروغ پردازی برای نجات یک تروریست با سابقه و حرفه ای

ماجرای دستگیری پنج تن از پاسدارن سپاه قدس شاخه برون مرزی سپاه پاسداران در کردستان عراق ابعاد تازه تری به خود گرفته است. بازجوئی های به عمل آمده از دستگیر شدگان تا حدود زیادی نشان می دهد که یکی از آنها" محمد جعفر صحرا رودی "می باشد که تیم ترور مرحوم دکتر"عبدالرحمان قاسملو "را رهبری کرده است و در چندین ترور دیگر در خارج از مرزها نقش اصلی را داشته است.
این شخص مدتی بعد از ترور دکتر قاسملو از سوی جمهوری اسلامی به سمت نماینده رسمی ایران در کردستان عراق منصوب شده بود و چندین سال در کردستان عراق به فعالیت های جاسوسی و تروریستی علیه فعالین سیاسی کردستان ایران و همچنین اعضای احزاب کرد برانداز مشغول بوده است. اگر چه سال ها بود که مردم کردستان ایران و احزاب کرد و از جمله حزب دمکرات کردستان ایران به خوبی می دانستند که صحرا رودی قاتل قاسملو در کردستان عراق علاوه بر اینکه نماینده رسمی جمهوری اسلامی می باشد،همچنان به فعالت های جاسوسی و تروریستی مشغول است اما هیچگاه اقدام به کشتن و یا دستگیری وی نکردند.
این مساله علاوه بر اینکه برای مردم کردستان ایران و حتی کردستان عراق سوال برانگیز بود برای خیلی از احزاب اپوزیسیون ایرانی دیگر نیز تامل برانگیز بود و همه این ها در حالی بود که علاوه بر دستگاه قضائی و پلیس کشور اتریش دادگاه های بین المللی اروپائی نیز حکم جلب و دستگیری صحرا رودی را صادر کرده بودند.
این که چرا حزب دمکرات در مدتی که صحرا رودی در کردستان عراق حضوری علنی داشت، علیه وی اقدامی نکرد دلایل مختلفی دارد. با توجه به اینکه حکومت اقلیم کردستان عراق تا حدودی روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی دارد شاید اولین و ساده ترین دلیل این روابط باشد که به حزب دمکرات اجازه هیچ اقدامی علیه صحرارودی را نداد. و دلیل دوم نیز می تواند این باشد که این تروریست حرفه ای و با سابقه در مقام دیپلمات در کردستان عراق حضور داشت که در این صورت طبیعتن هیچ حزب و یا گروهی نمی تواند علیه دیپلمات کشور دیگری اقدامی عملی آن هم در حوزه قضائی انجام دهد. و غیر از این دلایل دیگری نیز وجود دارد که پرداختن به آن هدف این نوشتار نیست.
اما هدف من از اشاره به موارد بالا چیزی نیست غیر از اشاره ای صریح به بی شرمی و گستاخی جمهوری اسلامی و جفائی که فکر می کند با زور و قلدری می تواند بر مردم کردستان روا دارد.
چه چیزی می تواند برای یک کشور و یک دولت شرم آورتر از این باشد که یک پاسدار تروریست و یک جاسوس را به عنوان دیپلمات خود در کشوری دیگر انتصاب کند. چه چیزی می تواند شرم آور تر از این باشد که کشوری یک پاسدار تروریستی را که چند دادگاه بین المللی در پی دستگیر آن هستند را حتی بعد از دستگیری نیز دیپلمات خود قلمداد کند.
جمهوری اسلامی تنها برای اینکه به حزب دمکرات کردستان ایران و مردم کردستان نشان دهد که قاتل یکی ازرهبران آنان را حتی می تواند درخاک خودشان به عنوان نماینده خود برگزیند و آنان نمی توانند هیچ کاری علیه قاتل رهبر خود انجام دهند اقدام به گماشتن صحرارودی در کردستان عراق کرده بود. چیزی که تنها و تنها می تواند متراوش از تفکر پر از عقده و کینه و جنونانه رهبران جمهوری اسلامی نسبت به مردم کردستان باشد.
اما کنون، اکنون به احتمال فراوان صحرا رودی یکی از دستگیر شدگان اربیل می باشد که در بازداشتگاه آمریکائی هاست و شاید زیر باجوئی های باشد که بتواند پرده از دیگر ترورهائی بردارد که وی در خارج از مرزها انجام داده است و درمقابل نیزجمهوری اسلامی تا کنون دست از پا درازتر هنوز جرات آوردن اسم پاسدار تروریست خود را نکرده است.
دیروز نیز سفیر ایران دربغداد در کمال تعجب همگان خبر از آزادی صحرارودی و دیگر دستگیر شدگان اربیل داد اما صحت و سلامت خبر سفیر یک ساعت بیشتر طول نکشید و تکذیب شد. حسن کاظمی قمی دیروز اعلام کرد که دولت عراق به وی اطمینان داده است که دستگیر شدگان اربیل طی هفته آینده آزاد خواهند شد اما ساعتی بعد از این ادعای سفیر ایران وزیر امور خارجه عراق نه تنها کوچکترین اشاره به آزاد کردن دستگیر شدگان نکرد بلکه اعلام کرد که آنها در لیست گروه ها و افراد تروریستی هستند که از سوی آمریکا اعلام شده است و همچنین از این به بعد چگونگی و روش دیدار مقامات ایرانی از پاسدار و بسیجی گرفته تا رئیس جمهور و رهبرتغیر خواهد کرد. همین گفته های وزیر امور خارجه عراق بیش از پیش نشان می دهد که ایرانیان مقیم عراق و افراد دستگیر شده در بغداد و اربیل مشتی جاسوس و تروریست بیش نیستند و اصلن دیپلماتی دستگیر نشده است. وزیر امور خارجه عراق تنها به ذکر این نکات اکتفا نکرد و در ادامه گفت که دولت عراق روابط خود با ایران را مورد بررسی قرار خواهد داد و در اولین قدم سفیر خودرا از تهران فرا خواهد خواند.

در ستایش یک حرکت اعتراضی و مدنی

همه چیز در کردستان به اوج خود رسیده است. از افزایش بی حد و حساب فقر گرفته تا سرکوب و فشارهای فزاینده حاکمیت بر اقشار مختلف مردم بویژه کارگران و دانشجویان.
مردمی که از همان اوایل انقلاب از سوی خمینی کفار قلمداد شدن و بارهای بار توسط ارتش و سپاه به خاک و خون کشیده شده اند، اکنون نیز به بهانه های مختلف تا حدی از حق و حقوق خود محروم می شوند که باید در اثر سرما و قطع گاز و نبود مواد سوختی دیگر یخ بزنند، و بمیرند و صدائی نیز از آنها بلند نشود که اگر ندائی سر دادند برای چیزی که نامش حقوق شهروندی است عواقبش همانی است که سالها در حق خود از سوی حاکمیت دیده اند .
دانشجویان، کارگران،زنان و فعالان حوزه های مختلف در کردستان چنان صدایشان بریده می شود و سرکوب می شوند که گویی عامل اصلی شکست دولت در همه عرصه ها داخلی و بین المللی کسی نیست غیر از مردم کردستان.
تبعیض های قومی و مذهبی از سوی این حاکمیت در سطح کشور به جائی رسیده است که نگاه های تند و خصمانه نهادها و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی و نیروهای نظامی و انتظامی در این کشور غیر از کردها و سنیان هیچ قوم و مذهب دیگری در بدنه و بافت کشور نمی بینند و گویا کردها و سنیان زمین و زمان کشور را یکی کرده اند که اکنون علنن و بی شرمانه برای آغاز دور دیگری از حذف و سرکوب در قبال مردم کردستان از کارگاه های ده نفره و نهاده های چند نفره مدنی که گاها با هیچ دوربینی هم روئیت نمی شوند گرفته تا ادارات دولتی و دانشگاه ها آزاد و غیره خیز برداشته اند و هر روز با عنوانی دیگر و ازبابی دیگر با این مردم وارد می شوند. مردمی که اکنون بهتر از هر کس دیگری می دانند وقتی تبعض و نابرابری قانون شده و در حق شان نهادینه می شود، مبارزه از هر کانال و راهی که مسالمت آمیز و مردمی باشد نیز وظیفه می شود.
در پی حوادث ماه های اخیر در کردستان که چندان هم تازه و کم سابقه نبوده و عملکرد کاملا منفی حاکمیتی که تنها منافع و حقوق مردم را نشانه رفته است و هرگونه حق خواهی و حق گوئی را به روش ها خشونت آمیز جواب داده است، دامنه اعتراضات مردمی نیز گسترش وسیع تری به خود گرفته است. در کنار اعتراضات مردمی که همیشه با شدت تمام سرکوب شده و در مواردی به کشته شدن ده ها تن و دستگیری صدها تن نیز انجامیده، فعالان حقوق بشر و مطبوعاتی و حوزه های مختلف نیز در صفوف اولیه مردم دست به اعتراضات وسیع مدنی زده و بسیاری از روش ها اعتراضی مدنی و مسالمت جویانه را به مردم آموخته اند تا شاید بتوانند بهتر و بیشتر از درگیری ها و خونریزی هائی که نیروهای انتظامی و نظامی پدید می آورند، جلوگیری کنند و تا حدود زیادی نیز در این مهم موفق بوده اند.
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان این بار نیز در کنار وظایف انسان دوستانه و قابل ستایش خود و همزمان با شدت گرفتن دور جدید سرکوب ها و اعمال فشار بر مردمی که کرد نامیده می شوند و گویا سنی مذهب نیز هستند در نظر دارد برای رسانیدن صدای اعتراضی مردم کردستان به گوش همه مردم کشور و سازمان ها و نهادهای دفاع از حقوق بشر در جهان، از همه اقشار مختلف مردم کردستان برای گرفتن یک روزه اعتراضی به شیوه ای کاملا مسالمت جویانه و به مدت سه روز دعوت کند که با این کار اولن از تجمعات اعتراضی در قبال برخورد ها تند و خشن دولت با مردم که این روزها به اوج خود رسیده، و همیشه به خشونت کشیده می شود جلوگیری شود و دومن همه مردم کشور و سازمان های دفاع از حقوق بشر ایران و جهان یکبار دیگر و به مدت سه روز صدای واقعی و نوع اعتراض مدنی مردم کردستان نسبت به عملکرد سرکوبگرانه دولت نهم را بشنوند و قدم در راه حمایت و پشتیبانی از این مردم ستمدیده به شیوه ای بگذارند که بتوانند مردم کردستان را به احقاق حداقل حقوق شهروندی خود خوشبین و امیدوار کنند.
اما هدف مهم و واقعی دست زدن به چنین اعتراض مدنی از سوی مردم کردستان، هشداری مدنی به دولت خواهد بود که در صورت ادامه اعمال فشار فزاینده و ادامه سرکوب مردم کردستان و عدم پاسخگوئی دولت به خواسته ها و مطالبات مردم، هیچ کس حاضر نخواهد بود که دست از اعتراض و اعتصاب و تحصن بردارد و نهایتا هیچ کس وضعیت موجود را بیش از این تحمل تخواهد کرد. چنین اعتراضی یکبار دیگر به دولت یادآوری می کند که در صورت روا داشتن تبعیض های قومی و مذهبی نسبت به مردم کردستان و قانونی کردن چنین تبعیض هائی با استفاده ابزاری از قوانین و نهادهای دولتی که در انحصار یک اقلیت غیر منتخب و کاملا انتصابی می باشند، بیش از پیش رویارویی و مبارزه را به وظیفه تک تک افراد جامعه تبدیل می کند.

برای آگاهی بیشتر از چگونگی و اهداف این اقدام شایسته و قابل تحسین مصاحبه محمد صدیق کبودوند با رادیو آلمان را بخوانید. این آدرس لینک مصاحبه رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در این خصوص می باشد:

محمد صدیق کبودوند: روزه سیاسی در کردستان در اعتراض به نقض حقوق بشر