جلسات محاکمه دیکتاتور پیشن عراق روز بروز وارد مراحل جنجالی تری می شود. او هنوز می خواهد خود را در دادگاه برای دیگران معنا کند و به دلایلی عجیب و غریب قصد فریب مردم و دادگاه را دارد.
قاضی پیشن او در یکی از جلسات دادگاه به او گفت که دیکتاتور نیست و اطرافیان او باعث شده اند که مردم او را دیکتاتور می دانستند و همین امر سبب شد که صدام در برابر دادگاه با جسارت بیشتری حاضر شود. قاضی که این جسارت را به صدام بخشید از کار کنار گذاشته شد و قاضی جدید در اولین جلسه خود تنها بعد از چند دقیقه صدام را از سالن دادگاه اخراج کرد و در غیبت او به اظهارات شاهدین گوش داد.
البته این اولین بار نبوده که صدام سالن دادگاه را شلوغ می کند او بارها اقدام به توهین و شلوغ کردن دادگاه کرده بود و حتی پیش از این در یکی از جلسات دادگاه خود را همچنان رهبر عراق خوانده بود. به همین دلیل شلوغ کردن و به هم زدن نظم دادگاه از سوی او این روزها چندان عجیب نیست.
آنچه این روزها عجیب می نمایاند دادگاهی این دیکتاتور را، حضور شهروندان عراقی به عنوان شاهد در دادگاه می باشد که با دیدن صدام و دار و دسته اش پیش از آنکه لب به سخن بگشایند شروع به گریه کردن می کنند. گویی این مردم هیچ وقت چنین روزی را حتی تصور هم نمی کردند. گویی هیچ وقت باورشان نمی شد که روزی رودروی صدام بایستند و علیه او سخن بگویند و سر از تنشان جدا نشود و زمین و زمانشان تیره و تار نشود. گویی امروز رویائی دور را در دنیای نزدیک خود می بینند اما باورش را نمی کنند به هنگاهی که او هنوز خود را رهبر آنها می داند.
این نه داستان عراق است بلکه واقعیاتی است که هیچ دادگاهی نمی تواند نبیند و هیچ انسانی نمی تواند باور نکند که روزی دیکتاتوری چنین در زمین انسان گرفتار می آید و ضمیر او راه به جائی ندارد غیر از تن دادن به آن تراژدی های دیروز واین اواقعیات عینی امروز.این نه داستان دادگاهی است بلکه سرنوشت انسانی است که روزگاری نه چندان دور هوس حاکمیتی فرعونی داشت و می رفت که این حاکمیت را در سرزمین نینوا بگنجاند که انسان ها با هم آمدند و با حق آمدند. اما گویی او هنوز برنمی تابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر