ی بینیم، حداقل ظرف یک سال گذشته بارها دیده ایم در جائی که صحبت از ُعدل علیُ و ُ مهرورزیُ است در قبال دادن و اعطا کردن حق و حقوق به کارگرانی که با دستان پینه بسته خود چرخ های عظیم صنعت واقتصاد کشور، حتی در روزها دشوار جنگ و تحریم های اقتصادی را سربلندانه چرخانده اند چگونه برخورد شده و می شود. در سایه همین حکومت ُعدل علیُ و ُمهرورزیُ کارگران در گوشه و کنار کشور برای گرفتن حداقل دستمزدی که ماهها به تعویق افتاده است با وحشیانه ترین شیوه ها سرکوب می شوند. دیدیم که در برخورد با کارگران شرکت واحد از اخراج کردن تا بریدن زبان و کتک کاری زنان و بچه های خرد سال کوتاهی نکردند. آن چه امروز بر کارگران کشور می رود حق کشی ناجوانمردانه ای است که حاکمیت جمهوری اسلامی از انجام دادن این حق کشی ها ابائی ندارد و ما هم به هیچ عنوان حق نداریم از این نامردمی ها چشم بپوشیم و بی تفاوت بمانیم. اگر چه به دنبال سرکوب های زمستان گذشته تقریبا همه اقشار و طیف های جامعه از کارگران شرکت واحد حمایت کردند و با آنان ابراز همدردی کردند. اما راستش در کل همه به خوبی در قبال کارگران خسته و سرکوب شده به وظیفه خود عمل نکردیم. دیدیم که در تجمعات آخر در جلوی دادگاه غیراز کارگران اخراجی و خانواده هایشان کسی حضور نداشت تا با این جمع اندک خواستار آزادی بقیه کارگران باشد و شاهد بودیم که تلاش خود کارگران برای باز گرداندنشان به سر کار به تنهائی نتیجه چندانی نداشت.
در هر صورت مدتی پیش آزادی منصور اصانلو در کل کمی از نگرانی ها را برطرف کرد و همه را خوشحال کرد. اینکه چرا چنین شد و ما کم حمایت کردیم و کم وارد ماجرا شدیم بحث دیگری است که علاقه ای به باز کردن آن ندارم، اما یقین دارم با همه فشارها و فضائی که برای سرکوب بیشتر برقرار شده بود، اگر بهتر و بیشتر همصدا می شدیم اکنون تنها برای کمک به 50 کارگری اخراجی که حالا فقط خدا می داند خود و خانواده هایشان در چه حال و روزی گرفتار آمده اند، سندیکای کارگران شرکت واحد اطلاعیه صادر نمی کرد.
باورش برایم کمی مشکل است و امیدوارم که من درست متوجه نشده باشم. اما انگار کارگران در چنین اوضاع و احوالی خود را تنها تر از همیشه می بینند. آنچه من را در این مورد ناراحت کرده این نیست که چرا برای 50 نفر از کارگران اخراجی تقاضای کمک مالی شده است، بلکه این است که سندیکای کارگران چرا فقط از یاران خود تقاضای کمک کرده است. من اطمینان دارم که من، شما و بسیاری دیگر از هموطنانمان که همواره خود را در کنار کارگران سرکوب شده دیده و می بینیم اکنون از این بابت ناخرسندیم چرا که در هر شرایطی در یک جامعه حتی عده کمی هم می توانند برای مدتی کوتاه به 50 نفر کمک های لازم را برسانند، اما مگر مشکل ما و جامعه کارگری تنها حل مشکل مالی این 50 نفر می باشد. ما و جامعه کارگری در حالی به استقبال سال جدید تحصیلی می رویم که هزاران کارگر در گوشه وکنار کشور هنوز ماه هاست که حقوق نگرفته اند، هزاران کارگر فصلی داریم که تازه اول بیکاریشان شروع می شود. هزینه تحصیل فرزندان نه تنها برای کارگران بلکه با توجه به وضعیت بی ثبات اقتصاد کشور برای کارمندان و معلمان نیز سنگین تر از همیشه به نظر می رسد. از طرفی دیگر نیز حاکمیت روزبروز فشارها و سرکوب ها علیه کاگران و مردم دیگر را افزایش می دهد.
فکر می کنم حالا می توانیم و بهترین بهانه را بدست آورده ایم که به هر صورتی که برایمان مقدور است کنار کارگران اخراجی و دیگر کارگران باستیم بدون آنکه آنها از ما خواسته باشند. اعلام حمایتی وسیع تر از خواسته های برحق آنها بدون کمک مالی در چنین شرایطی می تواند کارگران و بچه های شان را امیدوارتر به استقبال سال تحصیلی ببرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر