دو روز پیش بعد از مدت ها در مهاباد مردم دست به تحصنی مسالمت آمیز زدند که با دخالت نیروهای انتظامی به خشونت کشیده شد. سبب تحصن و همچنین سبب دخالت نیروهای انتظامی را که جویا شدم، دیدم بر خلاف همیشه سبب تحصن اعتراض به دستگیری ها و احکام اعدام و توباران مناطق مرزی و مسائل از این قبل که تمامی ندارد در مناطق ما، نبوده بلکه تحصنی بود در اعتراض به پخش گسترده مواد مخدر در سطح شهر که گویا از چندین روز پیش ورزشکاران و بازاریان و جوانان این را اعلام کرده بودند.
با یکی از دوستانم که تماس گرفتم و پرسیدم که اعتراض به پخش مواد مخدر چرا باید برای نیروهای نتظامی آنقدر خطرناک بوده باشد که بازهم بیفتند به جان مردم کوچه و بازار، در جوابم گفت که کاش فقط دخالت می کردند، برای ساعاتی کار را به جائی رساندند که علاوه بر دستگیری تعدادی و زخمی کردن عده ای، شروع کردن به شکستن قفل مغازه ها که اگر مردم زودتر خودشان متفرق نمی شدند چندان بعید نبود بلائی که بر سر فروشگاه شهروند در تهران آمد بر سر چند فروشگاه اینجا هم بیاید. گفتم یعنی اوضاع تا این حد بد بود، گفت مگر نمی دانی، روز تحصن سالروز حمله به روستاهای قارنی و قلاتان بود.
دو روز پیش سالروز فتوای خمینی علیه مردم کردستان بود که طی آن سپاه و ارتش از زمین وهوا به کردستان یورش آوردند و جنایتی را رقم زدند که اگر امروز هر شخصی عامل و آمر چنین جنایتی می شد سر از دادگاه لاهه در می آورد.
در چنین جنایت هولناکی دو روستای قارنی و قلاتان به کلی در آتش سوختند و حتی به حیوانات این دو روستا هم رحم نشد، حیوانات هم زنده زنده در آتش سوزانده شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر