خبر مانند هر خبر دیگر حقوق بشری کردستان دردناک و تاثر برانگیز است، اگرچه یک پاراگراف چند جمله ای بیشتر نیست: حبیب الله لطیفی فعال دانشجوئی کرد زندانی در زندان سنندج به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. این فعال دانشجوئی یازده ماه است که در زندان زیر فشارها و شکنجه های غیر انسانی ماموران امنیتی بسر می برد و تاکنون به چندین بیماری خطرناک زیر شکنجه مبتلا شده است.
تاکنون در سال های اخیر هیچ وقت وضعیت حقوق بشر در کردستان تا این اندازه وخیم نبوده است. به حدی که آدمی فرصت خواندن و یا شنیدن همه اخبار و رویدادها مربوط به کردستان را پیدا نمی کند حتی اگر عادت کرده باشد و یا کارش در همین رابطه باشد. دستگیری فعالان حوزه های مختلف و برخوردهای غیر قانونی به اوج خود رسیده است. بسیاری بعد از ماه ها بازداشت هنوز در بلاتکلیفی بسر می برند. تعدادی در اعتصاب غذا هستند. از محل نگهداری تعداد دیگری خبری در دست نیست و از همه بدتر اینکه احکامی که برای فعالان کرد در بیدادگاه ها صادر می شود یکی از دیگری سنگین تر و نگران کننده تر.
این روزها هرچه خبر می خوانم و می شنوم در این باره باور نمی کنم، اما وقتی فکر می کنم، از خودم می پرسم: مگر می شود کرد ایرانی بود و باور نکرد. مگر از روز اول تا به امروز اوضاع ما و احکام صادره به همین شکل نبوده . عادت کرده ایم.
حبیب الله لطیفی از چند روز پیش به همراه روناک صفارزاده دیگر دانشجوی دربند در اعتراض به وضعیت وخیم جسمی خود دست به اعتصاب غذا زده است و در حالی حکم اعدام وی از سوی بیدادگاه انقلاب اسلامی اعلام می شود که در بدترین شرایط روحی و جسمی بسر می برد و بشدت نیازمند مداوای پزشکی در خارج از زندان است.
صدور حکم اعدام برای این فعال دانشجوئی نشان میدهد که جمهوری اسلامی به هیچ یک از اعتراض های بین المللی و داخلی در خصوص توقف صدور احکام اعدام و عدم اجرای مجازات اعدام نه تنها توجه نمی کند، بلکه قصد دارد شمار دیگری، و این بار فعالان دانشجوئی کرد را با حکم ناعادلانه اعدام روبرو کند. در دو هفته گذشته حبیب الله لطیفی سومین فعال کرد است که به اعدام محکوم می شود. قبل از وی دو معلم به نام های انور حسین پناهی و ارسلان اولیائی در هفته گذشته به اعدام محکوم شدند و شمار معلمان کرد محکوم به اعدام به پنج تن رسید.
تاکنون در سال های اخیر هیچ وقت وضعیت حقوق بشر در کردستان تا این اندازه وخیم نبوده است. به حدی که آدمی فرصت خواندن و یا شنیدن همه اخبار و رویدادها مربوط به کردستان را پیدا نمی کند حتی اگر عادت کرده باشد و یا کارش در همین رابطه باشد. دستگیری فعالان حوزه های مختلف و برخوردهای غیر قانونی به اوج خود رسیده است. بسیاری بعد از ماه ها بازداشت هنوز در بلاتکلیفی بسر می برند. تعدادی در اعتصاب غذا هستند. از محل نگهداری تعداد دیگری خبری در دست نیست و از همه بدتر اینکه احکامی که برای فعالان کرد در بیدادگاه ها صادر می شود یکی از دیگری سنگین تر و نگران کننده تر.
این روزها هرچه خبر می خوانم و می شنوم در این باره باور نمی کنم، اما وقتی فکر می کنم، از خودم می پرسم: مگر می شود کرد ایرانی بود و باور نکرد. مگر از روز اول تا به امروز اوضاع ما و احکام صادره به همین شکل نبوده . عادت کرده ایم.
حبیب الله لطیفی از چند روز پیش به همراه روناک صفارزاده دیگر دانشجوی دربند در اعتراض به وضعیت وخیم جسمی خود دست به اعتصاب غذا زده است و در حالی حکم اعدام وی از سوی بیدادگاه انقلاب اسلامی اعلام می شود که در بدترین شرایط روحی و جسمی بسر می برد و بشدت نیازمند مداوای پزشکی در خارج از زندان است.
صدور حکم اعدام برای این فعال دانشجوئی نشان میدهد که جمهوری اسلامی به هیچ یک از اعتراض های بین المللی و داخلی در خصوص توقف صدور احکام اعدام و عدم اجرای مجازات اعدام نه تنها توجه نمی کند، بلکه قصد دارد شمار دیگری، و این بار فعالان دانشجوئی کرد را با حکم ناعادلانه اعدام روبرو کند. در دو هفته گذشته حبیب الله لطیفی سومین فعال کرد است که به اعدام محکوم می شود. قبل از وی دو معلم به نام های انور حسین پناهی و ارسلان اولیائی در هفته گذشته به اعدام محکوم شدند و شمار معلمان کرد محکوم به اعدام به پنج تن رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر