چهارشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۵

سلام آقای جهانبگلو

خوشحالم مثل همه چون مثل همه هر روز نگران تر می شدم از سرانجام یک بازداشت غیر قانونی دیگر که مانوری بیش نبود. خوشحالم که این خبر مسرت بخش کمی از نگرانی های مردم نسبت به وضعیت زندانیان عقیده تی را کاهش داد وامید به آزادی هر چه زودتر موسوی خوئینی ها و زرافشان و بسیاری دیگر را بیشتر کرد. قبل ازاین آزادی منصور اصانلو امید به آزادی دیگر فاعالین کارگری را بیشتر کرد. اکنون باید بیشتر از دیروز و یک ماه پیش بگویم که هیچ کدامشان تنها نیستند و بیرون از آن چهار گو شه جهنمی مردم را در کنار خود دارند. در طول چهار ماه بازداشت خودسرانه و کاملا غیر قانونی دکتر جهانبگلو که بیشتر به یک مانور امنیتی دیگر اما متفاوت تر از مانورهای گذشته امنیتی شباهت داشت تا به بازداشت شخصی که قصد راه انداختن انقلاب مخملی را داشته باشد، آقایان امنیتی و قضائی با همه ترفندها و سناریوهائی که ترتیب دادند، از همان اویل بازداشت ایشان که اعلام کردند آقای جهانبگلو ده ها صفحه اعتراف نوشته است شکستی نرم و مخملی از فرهنگ و فلسفه را پذیرفتند. از همان ابتدای ماجرا عکس العمل ها یشان به خوبی به همه نشان داد که آقایان در این مورد بیش از حد معمول از بیراهه رفته اند اما دیگر بازیی بود که خود شروع کرده بودند و راه برگشتی غیر از راهی که دیروز انتخاب کردند را پیش روی خود ندیدند. اگر چه از توهین، ترور شخصیتی و اعمال فشارها در این چهار ماه لحظه ای غفلت نکردند اما مثل این که در این مانور بی هدف زودتر از همیشه و در برابر قضاوت اهل خرد و اندیشه در داخل و خارج باید شکستی دوباره را تجربه می کردند. آن بیچاره هایی که در ویرانه های قوه قضائیه و محفل های اطلاعاتی و امنیتی همیشه خدا پرکارند، کم کم حتی توان اجرای نمایش نامه ها و سناریوها ی لو رفته خود را هم از دست داده اند و در تلاشند تا گوشه های ضد و نقیض این مانورها ساختگی را در بیرون زندان ، در دفتر رئیس خبرگزاری های وابسته به خود ادامه دهند. اما نتیجه چنین عملکردهایی که به هیچ وجه وجاهت قانونی ندارد از همان اوایل بازداشت مشخص بود که در این مورد هم چندان هم جای نگرانی وجود ندارد و اگر نگرانی وجود داشت به نظر من صرفا برای وضعیت سلامت جسمی و فشارهای روانی بود که همیشه و بخصوص در یکی دو ماه گذشته همه را به شدت نگران کرده بود. من اطمینان دارم با همه فشار های که آقای جهانبگلو در این مدت متحمل شدند بیشتر از همه هم، خود ایشان نگران بوند. اکنون باید خطاب به ایشان گفت: سلام آقای دکتر، دیگر برای هیچ کسی جای نگرانی وجود ندارد چرا که نه تنها دانشگاه و دانشگاهیان بلکه مردم کوچه و بازار هم به نیکی دوستان و دشمنان فرهنگی و فلسفی خود و جامعه خویش را می شناسند. شما هر چه گفته باشید و هرچه فیلم گرفته باشند مهم نیست، در مورد شما خیلی وقت است که قضاوت شده است.

هیچ نظری موجود نیست: