یکشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۸

حمله بی سابقه حامیان احمدی نژاد به شجریان



گزارش دیروز من در در روزآنلاین در مورد گستاخی انصار نیوز در قبال استاد شجریان. متن کامل گستاخی عناصر وابسته به دولت کودتا در ادامه گزارش آمده است


پس از آنکه محمدرضا شجریان در اعتراض به گفته های محمود احمدی نژاد مبنی بر اینکه معترضان به نتیجه انتخابات مشتی خس و خاشاک هستند، از صدا و سیما خواست آهنگ هاو سرودهای وی را پخش نکنند، سایت انصار نیوز ضمن نوشته ای،علاوه بر آن که شخصیت هنری استاد شجریان رابا الفاظی رکیک مورد حمله قرار داد، به کل جامعه هنری کشور نیز به شکل بی سابقه ای توهین کرد.
این اقدام کم سابقه در حالی از سوی یکی از سایت های حامی دولت و اقتدارگرایان سر می زند که در پی اعتراضات گسترده مردمی به نتیجه انتخابات، اکثریت جامعه هنری ایران به اقدامات دولت به صورتی گسترده اعتراض کردند.
محمد رضا شجریان هفته گذشته در اعتراض به سرکوب های اخیر ابتدا در نامه ای خطاب به عزت الله ضرغامی از وی خواست آهنگ ها و سرودهای وی را از صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش نکند؛ وی سپس ضمن لغو تمامی کنسرت های داخلی خود، در مصاحبه ای با شبکه فارسی بی بی سی با اعلام حمایت از اعتراضات مشروع و قانونی مردم به نتیجه انتخابات،و میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود، با مردم و به ویژه با خانواده های کشته شدگان اخیر ابراز همدردی کرد.
به دنبال این موضغ گیری،حامیان دولت کودتا وارد عمل شدند و نوک حمله را متوجه هنرمندان کشورکردند.در همین راستا بعد از دستگیری حسین زمان،خواننده سرشناس ایرانی و مهتاب نصیرپور،بازیگر پرسابقه تئاتر،امروز هم انصار نیوز، به استاد شجریان تاخت. متن این نوشته که تحت نام مجهولی آمده در زیر می آید تا معلوم شود حامیان دولت کودتا دارای چه نوع ادبیاتی هستند:
"پس از پیام تبریک مقام معظم رهبری برای مشارکت بالای مردم در انتخابات، تکلیف خویش دانستم تا دست به قلم نبرم و برای بهانه ندادن به فتنه‌گران، به سهم خویش کمکی در حفظ آرامش کرده باشم، اما مصاحبه محمدرضا شجریان با بی‌بی‌سی فارسی را که شنیدم طاقت از کف دادم .زمانی او را "استاد" می خواندم، اگر کسی نامش را بدون پیشوند استاد در برابرم می‌برد محترمانه تذکرش می‌دادم که: شجریان نه! استاد شجریان.
سال 74 وقتی در نامه‌یی سرگشاده به دکتر لاریجانی، تقاضای حق و حقوق مادی پخش آثارش را نمود، صرف‌نظر از اینکه انتظارش برای دریافت "مزد حنجره‌اش" از صداوسیما تا چه میزان بجا یا
نابجا بود، نوع ادبیات تبخترآمیز شجریان در آن نامه و سرگشاده بودنش، قلب بسیاری از کسانی که او را از فرهیختگان عالم موسیقی ایران زمین می‌شمردند جریحه‌دار شد،من نیز به عنوان یکی از ارادتمندان این آوازخوان ایرانی از حرکت ناپخته او مکدر شدم، لکن همانند سازمان صداوسیما سعه صدر به خرج دادم و شجریان را صرفا از سرزمین دلم اخراج، ولی صدایش را در گوشم ابقاء کردم و از آن پس "ستاد شجریان" در ذهن و زبان بنده به "شجریان"تنزل یافته و سهم شنیداری صدایش را با دیگر سنتی‌خوانان این کشور یکسان قرار دادم.
البته مبنای قضاوت، تنها آن نامه سرگشاده به لاریجانی نبود، بلکه پیش از آن نیز دیکته شجریان نزد همه کسانی که فراتر از حنجره‌اش سوابق او را داشتند، غلط‌های متعدد داشت، لیکن بزرگواری ملت هنردوست ایران، در همیشه تاریخ، حداکثر گذشت را داشته است، آنهم نسبت به هنرمندانی که علی‌رغم داشتن "دانش هنر"، از "بینش هنری" لازم برخوردار نبوده‌اند .
اینکه کسی با داشتن یک حنجره قوی و مسلط و چهره‌یی زیبا، برای مردم دل‌فریبی کند و یک کاراکتر مهربان و دارای روح لطیف را به خورد یک ملت بدهد، اما با قساوت تمام به عنوان یک شکارچی، منابع طبیعی این ملت را آماج تفنگ و کارد خود قرار دهد یک پارادوکس غیرقابل هضم است .
اینکه یک آوازخوان ماهر، خود را "مردمی" بخواند و در محفل دوستان افاضه فیوضات کند که: "من آروغ هم بزنم این مردم مرا تحسین می‌کنند" نشان از غرور و کبر است، نشان از حقیر شمردن شعور مردم این سرزمین است .
من دشمن کراوات و کراواتی‌ها نیستم، اما اینکه کسی با تاختن بر موسیقی پاپ و سخیف‌شمردن موسیقی غربی، خود را علمدار حفظ "سنت" نشان دهد و همچنان با آویختن زنار[کراوات]بر گردن، خود را دلبسته فرهنگ غربی به‌جا مانده از دوره طاغوت بداند نفاق با مردم است .
نمی‌خواهم وارد زندگی خصوصی شجریان شوم که جناب ایشان از اسلام آنچه را که خوشایندشان است، بر می‌تابد مانند تعدد زوجات و آن قضایای ...
اما چه قدر خوب است که انسان یا زنگی زنگ باشد یا رومی روم، خصوصا کسی كه خود را در ردیف نخبگان یک ملت تصور نماید.
شجریان سی‌سال است که مشخص نیست با نظام جمهوری اسلامی قهر است یا آشتی؟ سی‌سال است که با دست پس می‌زند و با پا پیش.
برای پخش صدایش از آنتن مقدس رسانه نظام عشوه‌های شتری می‌آید اما با امتیازات متعدد آشکار و نهانی که در ادامه مطلب به آن اشاره خواهد شد کاملا آشتی است.
همان سال 74 با "نادیده گرفتن" گستاخی شجریان در نامه سرگشاده‌اش به لاریجانی مخالف بودم و به عنوان یک ایرانی که سهمی از آنتن ملی دارد، معتقد بودم باید همان‌گونه که خودش در نامه‌اش خواسته است، نادیده گرفته شود، اما این‌گونه نشد و نگاه بزرگوارانه دکتر لاریجانی به این موضوع، متاسفانه به تبختر و نخوت این آوازخوان باسابقه، دامن زد و همین شد که، محمدرضا شجریان روی آنتن بی‌بی‌سی با همان حنجره‌یی که برای این ملت "ربنا" خوانده است، در اقدامی خائنانه، سخنان رییس‌جمهور را در "خس و خاشاک" خواندن آشوبگران، به تمسخر و توهین گرفته و خود را تلویحا جزو آشوبگران و فتنه‌گران خیابانی قلمداد کرده و عنوان نمود که در نامه‌یی به ضرغامی درخواست کرده تا صدای "غیرمردمی‌اش" از آنتن صداوسیما پخش نشود. او با این موضع فتنه‌جویانه، به این دروغ دامن زد که منظور احمدی‌نژاد از خس و خاشاک همه 12‌میلیون نفری بوده‌اند که به موسوی رای داده‌اند، و این خیانتی نابخشودنی است. رییس‌جمهوری که در طی چهار سال دولت نهم، بعضا توهین‌های ارسالی مخالفانش را نیز در بخش نظرات وبلاگش در دیدگاه عموم قرار می‌داد .
حتی "اوبامای متغیر" نیز می‌داند که تخریبگران و آشوبگران خیابانی[نه همه ی تجمع‌‌کنندگان سبز] عده‌ای قلیل‌اند که بسیاری از رای‌دهندگان به موسوی نیز از آنها تبری می‌جویند و صدالبته منظور نظر احمدی‌نژاد همان چند صدنفری است که حسابشان با کرام‌الکاتبین است و خس و خاشاکی بیش نیستند.
شجریان در ادبیاتی گستاخانه به رسانه جاسوس بی‌بی‌سی گفت که: "با پخش ترانه‌هایم در این روزها تنم می‌لرزد، مردم در بهت و ماتم فرو رفته‌اند."
او همچنین اضافه کرد که : "من در سال 74 هم گفته‌ام که از پخش صدایم از هیچ‌کدام از آنتن‌های صداوسیما راضی نیستم".
این گفته شیطنت‌آمیز شجریان، سعی در القاء این نکته به آشوبگران سبز داشت که "من از سال 74 سبز بوده‌ام"، تا این چنین سابقه‌‌ي طلب "حنجره مزد" خویش را از رسانه ملی پاک کند.
اینکه شجریان نیز مانند معتمد آریا و دیگر "هنرنمامندان" این سرزمین با موج سبز بوی کباب شنیده‌اند و هر کدام از ظن خویش یار این موج فتنه شده‌اند، امری است علی‌حده، اما اگر کسانی مانند محسن مهملباف بدهی "استاد" شدن‌شان را به این نظام فراموش کرده و در آن‌سوی مرزها زنجیر پاره کرده‌اند را به لقای اینکه پرده از چهره برانداخته‌اند و آن‌روی ... خود را نشان می‌دهند و چیزی برای پنهان کردن نگذاشته‌اند ببخشیم، شما (شجریان) را چه کنیم که سی‌سال است از قبل نازی که جمهوری اسلامی از شما خریده، دکان دونبش گلویتان را تبدیل به یک فروشگاه زنجیره‌ای برای خاندان خود نموده و اکنون سر بزنگاه، نمک به حرامی را علنا به حد اعلی رسانده‌اید؟
خدا را گوه می‌گیرم که هیچ‌کدام از این سخنان را به قصد اسائه ادب نمی‌گویم بلکه حقیقتا واجد آنید.
شما نبودید که حاضر نشدید نامه تسلیت هنرمندان به مناسبت فوت مرحوم حاج سید احمد را امضاء کنید؟ و تنها دلیل اینکار را "وارد نشدن به سیاست" عنوان کردید؟ اکنون چه شده که به ناگاه سیاسی شده‌اید؟ به خیابان می‌روید و در غائله سبز، انگشت پیروزی تکان می‌دهید؟ حقیقتا گفتن تسلیت برای داغدار شدن ملت در غم فقدان یادگار حضرت امام ورود به سیاست بود، اما تعبیری که از "خس و خاشاک خواندن تخریب‌گران خیابانی" توسط رییس‌جمهور نمودید و خود را همپالگی آنان قلمداد فرمودید، ورود نابخردانه به سیاست نیست؟
راستی شما که اکنون برای خس و خاشاک خواندن چند صد نفر خرابکار خیابانی، تمام ملت را مبهوت و ماتم‌زده می‌دانید و داغدار این بهت ملت! هستید، در ماتم از دست‌دادن فرزند امام که ملت شوکه و مصیبت‌زده بودند چگونه توانستید دل ملت را از یک تسلیت خشک و خالی محروم کنید؟ هر چند که تسلیت کسی چون شما برای ملت ، فی‌نفسه ارزش خاصی ندارد، لیکن منظور از این یادآوری، صرفا آشکار کردن نفاق شماست .
جناب شجریان، اگر شما را طبق فرموده رهبرمعظم انقلاب در 14‌خرداد امسال در دسته خائنان فتنه سبز قرار ندهیم ناچاریم شما را در رسته "بسیار غافلان" جای دهیم که در آن صورت، با این همه بینه و برهانی که اظهر من الشمس است تا بفهمید که این توطئه از کجا آب می‌خورد، ناچاریم برای شما پایین‌ترین ضریب هوشی ممکن را قائل شویم.
راستی آیا در نامه‌تان به ضرغامی نوشتید که صدای شازده پسرتان را نیز از آنتن ملی پخش نکنند؟
به راستی این نمک به حرامی نیست که طی دو سال اخیر صدای مخملی همایون‌تان از همین آنتن به مردم شناسانده شد و خدا می‌داند چه میزان زمان و هزینه لازم داشتید تا پیوستن پسرتان به دکان‌تان را به هفتاد میلیون مخاطب اطلاع‌رسانی کنید؟ همایون شما از سال 72 با کاست "یاد ایام" کنار شما تنبک به دست، ظاهر شد و تنها کسانی مانند من که ارتباط تنگاتنگی با صدای شما داشتند این را می‌دانستند، اما صدای نازنین فرزندتان طی دوسال گذشته به واسطه آنتن صداوسیما همه‌گیر شد نه لوح‌های فشرده شرکت دل آواز .
به راستی چرا برای اسپانسر رایگان فرزندتان اعتراضی نداشتید و زبان در کام داشتید؟ چرا؟ چون برایتان عایدی داشت؟ واقعا این رانت بزرگی نیست که هزاران فرزند این ملت با داشتن صدایی خوش و علم خواندن، از چنین مزیتی برخوردار نیستند؟ شاگردان کارگاه آوازتان خیلی خوب این نکته را درک می‌کنند.
ولی بدهکاری شما به رسانه ملی و نظام تنها این نیست.
در بی‌بی‌سی ضجه زدید که مردم بهت زده و ماتم زده هستند و به فرزند راستین ملت[احمدی‌نژاد] تاختید و خود را دلسوز ملت جا زدید، این نشان می‌دهد که شما ذهن و دل پاک و معصوم میلیون‌ها جوان متولد دهه 60 را هدف قرار داده‌اید چرا که با این گفته خویش ثابت کردید از حافظه تاریخی جوان‌هایی که سابقه شما را درزمان جنگ تحمیلی نمی‌دانند هراسی ندارید .
من به همه جوانان 18 تا بیست و پنج سال کشور عزیزمان یادآوری می‌کنم و شهادت می‌دهم که :
هیچ‌کس، در زمانی که دشمن کثیف بعثی شمشیر خود را برای جان و مال و ناموس این ملت از روبسته بود و جوانان رشید این کشور، روی خاک گرم جنوب در خون خویش غوطه‌ور بودند، ندید و نشنید که محمدرضا شجریان به درون جبهه‌ها رفته و دل شیرمردان این مرز و بوم را با صدای خویش گرم کند.
دوستان و یاران هم‌وطن: من نیز چون شما در زمان جنگ شش روزه اعراب و اسراییل هنوز متولد نشده بودم، اما گواه تاریخ، چیزی نیست که من یا شما بتوانیم به راحتی از آن بگذریم و به فرموده قرآن، ما باید با مرور تاریخ برای حال و آینده خود عبرت بگیریم، نکته‌یی که امثال شجریان، تنها و تنها، مدل ماکیاولی آن را ملکه اعمال و رفتار خویش قرار می‌دهند .
همه می‌دانند "ام کلثوم"خواننده زن مصری کیست؟ او در جنگ اعراب و اسراییل برای کمک مالی به جبهه اعراب، "نام خویش" را در بلیط‌های بخت‌آزمایی قرار داد تا هوادارانش به هوای به همسری گرفتن ام‌کلثوم اقدام به خریدن بلیط‌های بخت‌آزمایی نمایند و بدین‌سان یک زن آوازه‌خوان "بینش هنری‌اش" در قیاس کسی مانند شجریان به مراتب بیشتر بود.
متاسفانه سخاوت نظام و رسانه ملی با این فرد، طی سه‌دهه گذشته موجب شده تا امر بر او مشتبه شود که شجریان یعنی همه موسیقی ایران زمین .
جامعه‌شناسی این آوازخوان به اصطلاح مردمی آن قدر پایین است که نمی‌داند، در بستر هجوم انواع موسیقی غربی از راک و جاز گرفته تا پاپ و رپ، ذائقه جوانان در حال فرار از موسیقی سنتی است و امثال شجریان برای دیده شدن و شنیده شدن و ماندگار ماندن صدا و هنرشان سخت نیازمند لطف و همکاری رسانه ملی هستند.
جناب شجریان، شما حقیقتا گمان کرده‌اید که مردم ایران ماه رمضان‌شان سر نمی‌شود، مگر با صدای ربنای شما؟
حقیقتا شرم نمی‌کنید از اینکه سال هاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی با وجود این همه مداح خوش الحان در کشور، فقط و فقط با پخش ربنای شما، برایتان جایگاهی معنوی و محترم به هم زده است؟ و این بزرگ‌ترین بدهی "مادی" و معنوی شما به رسانه ملی ایرانیان است.
اینجانب از رییس غیور رسانه ملی عاجزانه درخواست دارم تا صدا و تصویر شجریان و خاندانش را برای همیشه از آنتن[همانگونه که خودش خواسته است]کنار بگذارد تا زمانی که این آوازخوان فرصت‌طلب به خویش آید و بداند که بیشترین شنوندگان صدایش در همان جمعیت 24‌میلیونی که به احمدی‌نژاد رای دادند هستند، نه کسانی که رنگ سادات را به دم سگ بسته و اکثرشان دیوانه موسیقی ساسی‌مانکنی‌اند، نه "نوا"ی شما.
جناب شجریان فراموش کرده اید که :
اگر "حسین فهمیده" پیکرش را فدای من و شما نمی‌کرد، اگر "همت" جانش را به من و شما هدیه نمی‌نمود، اگر "متوسلیان" لشکر محمد رسول الله را به راه نمی‌انداخت، اگر مردم دزفول زمانی که شما در کوه‌های شمال به شکار قوچ مشغول بودید و در تهران آروغ می‌زدید زیر جهنم موشک‌های اسکاد نمی‌ماندند و قطعه قطعه نمی‌شدند و اگر جهان‌آرا آن حماسه را خلق نمی‌کرد، اکنون نه شما با کراوات زیبایتان در کنسرت‌های داخل و خارج صدایتان رابه رخ همه می‌کشیدید، نه دخترتان مژگان شجریان می‌توانست برای کاست‌های شما و همایون عزیزتان طرح جلد کاست بکشد و معروف شود و نه آنتنی بود تا از رانت آن برای پسرتان بهره‌برداری کنید، شاید بگویید که صداوسیما، خود خواسته صدای فرزندنتان را پخش می‌کند که این عشوه‌ای کریه بیش نیست، چرا که از قدیم گفته‌اند سکوت علامت رضایت است.
آقای شجریان، رو راستی را از ساسی‌مانکن بیاموزید.
باور کنید که شما، ام‌کلثوم که چه عرض کنم، ساسی‌مانکن هم نیستید.

همچنان به نتیجه انتخابات معترضم



پاسخ رهنورد به شایعات و ابهامات
شجاعت و صراحت دکتر زهرا رهنورد در هر شرایطی ستودنی است.گزارشی که در مورد تازه ترین گفتگوی اختصاصی وی با قلم نیوز نوشتم

زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی دیروز در گفتگوئی کوتاه با سایت قلم نیوز، با اعلام اینکه دستگیر نشده است، تاکید کرد همچنان همراه مردم به نتیجه انتخابات معترض است و به شیوه های مسالمت آمیز، به اعتراضات خود از مجراهای قانونی ادامه خواهد داد.
به گزارش سایت قلم نیوز خانم رهنورد در ابتدای این گفت و گو، در خصوص شایعاتی مبنی بر بازداشت و ممانعت از حضور وی در دانشگاه محل تدریسش گفت: دستگیر نشده ام و به وظایف علمی ام در دانشگاه ادامه می دهم و تاکنون با ممانعتی در این خصوص مواجه نشده ام. در عین حال در کنار مردم ملتزم به قانون، همچنان به نتیجه انتخابات و برخوردهای خشونت آمیز دولت با معترضان، معترض هستم.
زهرا رهنورد در ادامه با اعتراض به دستگیری گسترده فعالان سیاسی اصلاح طلب، نخبگان سیاسی و مردم،خواستار آزادی فوری تمامی دستگیر شدگان شد.
همسر مهندس میرحسین موسوی در بخش دیگری از گفتگوی خود،در خصوص اینکه در ده روز گذشته تجمعات اعتراض آمیز مردمی به نتیجه انتخابات با خشونت نیروهای امنیتی و انتظامی دولت روبرو شده و ده ها کشته و زخمی برجای گذاشته است نیز بیان داشت: هر گونه اعمال خشونت و ارتکاب رفتارهای قانون شکنانه،تحدید حقوق مردم،ایجاد خلل در امور جاری جامعه و رفتارهایی که منجر به گسست سرمایه های اجتماعی و تقابل حکومت با مردم و طرفداران کاندیداهای مختلف با هم یا تقابل مردم با مردم می شود، پذیرفتنی نیست.
رئیس سابق دانشگاه الزهراء تهران، افزود: نباید با مردم معترض که برای احقاق حقوق حقه خود به خیابان ها آمده اند طوری رفتار شود که گویی در خیابان ها حکومت نظامی حاکم شده است.
وی در بخش دیگری از گفته های خویش با اشاره ای ضمنی به خشونت های اخیر، به ویژه خونریزی های روز شنبه ، گفت: با تمام وجود می گویم حاضر نیستم قطره ای خون از شهروندی چکیده شود و حاضرم هزاران بار تیرباران می شدم اما خشونت و اغتشاش، کام ملت را تلخ نمی کرد و مصیبت و ناخرسندی، خانواده ها و ملت را داغدار و متاثر نمی ساخت.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه با روش های مسالمت آمیز و مدنی به اعتراضات خود به نتیجه انتخابات ادامه خواهد داد، بیان داشت: دغدغه ملی و عواطف میهنی و تعهدی که به سرنوشت ملت و آینده کشور و خون‌بهای شهیدان دارم، ایجاب می‌کند که همچنان مصمم و هدفمند در صحنه حاضر باشم و ضمن اعتراض به نتیجه انتخابات، ‌در کنار مردم و از طرق قانونی و روش‌های مسالمت‌آمیز مدنی برای استیفای حقوق مردم انجام وظیفه کنم.
همسر مهندس میر حسین موسوی در پایان گفتگوی خود با قلم نیوز در مورد تجمعات اعتراض آمیز و راهپیمائی های مردمی و نحوه برخورد حاکمیت، تاکید کرد: وفق اصل 27 قانون اساسی، اعتراض به عنوان یک حق پذیرفته شده است و اجتماعات و گردهمایی اعتراض‌آمیز مردم نیاز به اخذ مجوز ندارد "مگر آنکه مخل به مبانی اسلام باشد". لذا حاکمیت باید به حق اعتراض مردم احترام بگذارد، مجاری اعتراض را به رسمیت بشناسد و از حقوق مردم در این زمینه صیانت ورزیده و از هرگونه اعمال خشونت خودداری کند.
دکتر زهرا رهنورد که این روزها به دلیل فضای نامطلوب رسانه ای و فیلتر و توقیف سایت ها ورسانه های اصلاح طلبان و مستقل در داخل کشور و همچنین به دلیل محدودیت های ایجاد شده برای وی و همسرش از یک طرف،و از سوی دیگر به علت وضعیت امنیتی و نظامی که بر تهران حاکم است روزهای سخت و پر حادثه ای را پشت سر می گذارد، طی هفته گذشته با موجی از شایعه پراکنی حامیان دولت مبنی بر بازداشت و ممانعت از حضور وی در دانشگاه محل فعالیتش روبرو شد

با بازداشت شدگان "برخورد عبرت آموز" می کنیم

قوه قضائیه تهدید کرد
خبرهای نگران کننده ای از بازداشت شدگان اخیر، بویژه اعضای دستگیر شده سازمان مشارکت و بقیه گروه های سیاسی به گوش می رسد و رسانه های دولتی هم همچنان دارند خط و نشان می کشند. این گزازش را در مورد تهدید قوه قضائیه علیه دستگیر شدگان برای روزآنلاین نوشتم

در حالی که با گذشت بیش از یک هفته از دستگیری شمار کثیری از فعالان سیاسی اصلاح طلب، روزنامه نگاران و فعالان دانشجوئی، هنوز از وضعیت آنان خبری در دست نیست، از یک طرف سعید مرتضوی آنان را ممنوع الملاقات کرد و از سوی دیگر معاون اول قوه قضاییه هشدار داد که با همه دستگیر شدگان "برخورد عبرت آموزی" خواهد شد.
معاون اول قوه قضائیه دو شنبه شب در گفتگوئی خبری با شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی، با لحنی تند تمامی دستگیر شدگان راهپیمائی های مردمی اخیر در تهران را اغتشاشگران خیابانی خواند و گفت: دادگاه ویژه ای برای رسیدگی به پرونده های دستگیر شدگان تشکیل شده که هم اکنون در حالی بررسی پرونده های آنان است.
وی سپس تهدید کرد: دستگاه قضائی مورد به مورد اغتشاشات را مورد پیگیری دقیق قرار می دهد و با عوامل تمامی اغتشاشات و اغتشاشگران به شکلی عبرت آموز برخورد خواهد کرد.
همچنین تلویحا و بدون نام بردن از هیچ حزب و هیچ یک از چهره های مطرح اصلاح طلب، مواضع و دیدگاه های معترضانه به نتایج انتخابات اخیر را تحریک کننده و موجب بروز اغتشاش و ناامنی خواند.
در همین حال و با توجه به بی خبری مطلق از اوضعیت دستگیر شدگان و ممنوع الملاقات شدن همگی آنان از سوی سعید مرتضوی، روز گذشته فخر السادات محتشمی پور عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و همسر سید مصطفی تاج زاده، در گفتگوئی کوتاه با سایت امروز در مورد آخرین پیگیری های خانواده های دستگیرشدگان گفت: روز شنبه به همراه برخی از خانوادگان بازداشت های اخیر به دادستانی مراجعه کردیم. قاضی مرتضوی در این دیدار اعلام کرد که مصطفی تاج زاده وبسیاری دیگر از فعالان سیاسی بازداشت شده ممنوع الملاقات هستند. وی به ما قول داد که همان روز امکان تماس تلفنی تاج زاده با خانواده وی را فراهم سازد، اما متاسفانه تاکنون این اقدام صورت نگرفته است.
همسر تاج زاده در ادامه با اشاره به اینکه حتی به وکیل همسرش هم اجازه ملاقات با وی را نداده اند گفت: وکیل تاج زاده نتوانست با وی ملاقات داشته باشد وهمچنین پرونده وی را مطالعه کند اما با توجه به اتفاقات صورت گرفته نسبت به قرار بازداشت در مدت زمان قانونی اعتراض کرده است.
فخر سادات محتشمی پور در خصوص تحت فشار قرار گفتن همسرش و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر شده برای اخذ اعتراف گفت: هر نقل قول ویا سخنی از این افراد در وضعیت موجود فاقد اعتبار بود وپیشاپیش این گونه رفتارها را محکوم می کنیم. تنها جرم تاج زاده وبقیه بازداشت شدگان تلاش همه جانبه برای مشارکت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده است.
به گزارش سایت امروز، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در پایان گفتگوی خود با اشاره به رویکرد رسانه های حامی دولت از جمله فارس، کیهان و ایران علیه اصلاح طلبان و زمینه سازی برای دستگیری آنان، ضمن ابراز انزجار هشدار داد که این روش ها خشم ملت را افزون خواهد کرد.
فاطمه شمس همسر محمدرضا جلالی پور، یکی دیگر از فعالان اصلاح طلب نیز روز گذشته به دنبال بی خبری مطلق از همسرش و بعد از انتشار سخنان تهدید آمیز معاون قوه قضائیه، خطاب به سعید مرتضوی نامه ای اعتراض آمیز نوشت و خواستار روشن شدن وضعیت همسرش شد. وی در این نامه با تاکید بر اینکه همسرش به دستور مرتضوی شش روز است که بازداشت شده و از او هیچ خبری در دست نیست، خبر داده که "حتی امکان یک تماس پنج‌ دقیقه ‌ای هم از او سلب شده است."
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و مسئولان قضائی تاکنون نه تنها به خواست هیچ یک از خانواده های دستگیرگان پاسخی نداده اند، بلکه کماکان در سطح تهران و شهر های دیگری نظیر اصفهان، تبریز و شیراز اقدام به دستگیری اصلاح طلبان هوادار موسوی کرده اند.
در چند روز گدشته تنی چند از مسئولان اعلام کرده بودند در یکی دو روز اخیر بسیاری از دستگیر شدگان آزاد خواهند شد، اما تاکنون حتی یک نفر هم آزاد نشده است

"محافظت" از فائزه هاشمی زیاد طول نکشید

فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت آزاد شد،اما از آزادی فعالان سیاسی اصلاح طلب و روزنامه نگاران دستگیر شده خبری نیست. این گزارش یست که در همین مورد برای روزآنلاین نوشته بودم

فائزه هاشمی و چهارتن از بستگان وی که روز شنبه در جریان راهپیمایی بزرگ مردم تهران علیه کودتای انتخاباتی در حوالی خیابان آزادی دستگیر شده بودند، دیروز آزاد شدند؛آن هم در حالیکه خبرگزاری فارس،وابسته به نیروهای امنیتی ـ دولتی پیش از آن خبر داده بود که دستگیری فائزه هاشمی به منظور "محافظت" از وی صورت گرفته است.
به گزارش منابع خبری در داخل کشور روز شنبه و همزمان با تظاهرات بزرگ مردمی در سراسر کشور،ماموران امنیتی و لباس شخصی مستقر در خیابان ها،پس از شناسایی فائزه هاشمی ـ آن طور که حسن لاهوتی فرزندوی گفته است ـ در میان تظاهر کنندگان،اقدام به دستگیری وی و همراهانش کردند.این مامورین سپس دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را به همراه دخترش،همسر حسین مرعشی، دختر مرعشی و خواهر زن وی به مکان نامعلومی انتقال دادند.
پس از آن منابع خبری حامی دولت درمورد دستگیری فائزه هاشمی و بستگانش نوشتندکه "آنان با حکم مرجع قضائی و به اتهام شرکت در تجمعات غیرقانونی و ترغیب و تشویق معترضان به آشوب ها و اغتشاشات خیابانی دستگیر شده اند." این مسئولین اما توضیح ندادند که حکم قضایی چگونه در خیابان آزادی صادر شده است.
خبرگزاری فارس که در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری،یکی از تریبون های اصلی حامیان دولت علیه هاشمی رفسنجانی، خانواده و نزدیکان وی بوده،در بخش دیگری از خبر دستگیری فائزه هاشمی نوشته بود: یکی از پسران هاشمی نیز به همراه خواهر و سایر اعضای بستگانشان در میان راهپیمائی کنندگان بود که بعد از دیدن ماموران امنیتی توانست متواری شود.
اما مدتی بعد بعد خبر دیگری در همین ارتباط روی خروجی سایت های حامی دولت قرار گرفت که به شایعات بیشتر دامن زد. این خبرگزاری ها علت دستگیری فائزه هاشمی و بستگان وی را به دلیل "محافظت از جان آنان در برابر خطر احتمالی ترور آنها توسط منافقین و گروهک های تروریستی" عنوان کردند. خبرگزاری فارس در این خصوص نوشت: "امروز یک مقام امنیتی در گفتگو با خبرنگار ما عنوان کرده بازداشت فائزه هاشمی و تنی چند از بستگانش با هدف حفاظت آنان از ترور عناصر آشوبگر و گروهک ها بوده است."
این خبرگزاری سپس بدون ذکر نام این مقام امنیتی، ادامه داد: "با توجه به رسانه ای شدن حضور نزدیکان هاشمی رفسنجانی در تجمعات هفته اخیر، بیم آن می رفت که عناصر منافقین با هدف متهم کردن نظام و دامن زدن و ایجاد شکاف و التهاب به آنها آسیب برسانند که با هوشیاری ماموران امنیتی این توطئه خنثی شد و ماموران امنیتی فائزه هاشمی و چهار تن از نزدیکان وی را از جمعیت معترض جدا کرده و به نزدیک ترین مقر نظامی در اطراف میدان جمهوری انتقال دادند".
خبری که بلافاصله از سوی حسن لاهوتی، فرزند فائزه هاشمی تکذیب شد. حسن لاهوتی در گفتگو با بی بی سی اعلام کرد که مادر و بستگانشان به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی روز شنبه دستگیر شده اند. وی حتی خبر داد که مادرش از سوی ماموران امنیتی برای دادن تعهد کتبی مبنی بر عدم حضور در اعتراضات مردمی نسبت به نتیجه انتخابات، تحت فشار قرار گرفته و ماموران امنیتی آزادی وی را منوط به امضای چنین تعهد نامه ای کرده اند.
بازداشت فائزه هاشمی اما زیاد به طول نیانجامید و او دیروز آزاد شد.
خبر گزاری فارس پیش از این هم خبر ممنوع الخروج شدن فرزندان هاشمی رفسنجانی از جمله مهدی هاشمی و فائزه هاشمی را داده و در این باره نوشته بود: فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی كه نقش آنان در تحریك و ساماندهی برخی تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات و تخریب‌های روزهای اخیر آشكار شده است، ممنوع الخروج شده‌اند و پیش از این تشكل‌های بسیج دانشجویی و دانشگا‌ه‌های كشور با برگزاری تجمع برابر دادستانی تهران خواستاربرخورد قضایی با فرزندان هاشمی رفسنجانی شده بودند. این خبر هم بلافاصله با تکذیب دادستان کشور و تنی چند از مسئولان قضائی روبرو شد.
گفتنی ست که فائزه هاشمی به دلیل حمایت قاطع از میرحسین موسوی و عضویت در ستاد وی به شدت مورد خشم منابع خبری و تبلیغاتی حامی دولت قرار گرفت. اوج حملات خبرگزاری فارس، ایرنا، رجا و برنا به فائزه هاشمی از زمانی شدیدتر شد که وی در سالگرد دوم خرداد طی سخنرانی کم سابقه ای به شدت محمود احمدی نژاد را مورد انتقاد قرار داد و گفت: در صورتی که احمدی نژاد بار دیگر رئیس جمهور شود خود را امام زمان معرفی خواهد کرد. از آن پس خانواده هاشمی از جمله خود اکبر هاشمی و فائزه هاشمی به شدت مورد هجوم تبلیغاتی و افشاگرانه محمود احمدی نژاد و حامیان وی قرار گرفتند.

تبلیغات وسیع برای تخریب زهرا رهنورد



احمدی نژاد باید عذرخواهی کند
گزارش که 17 خرداد برای روزآنلاین نوشته بودم

زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی دیروز به ادعای محمود احمدی نژاد مبنی بر غیرمعتبر بودن مدارک تحصیلی و ریاستش در دانشگاه، پاسخ داد و از وی خواست به خاطر توهین و بی حرمتی که در مناظره هفته گذشته به او کرده، عذرخواهی کند "در غیر این صورت همراه با وکیلش برای پیگیری به دادگاه مراجعه"خواهد کرد. همزمان با این واکنش، برخی رسانه ها از انتشار تصاویر خصوصی وی در سطح تهران خبر داده اند. گفته می شود این تصاویر توسط وابستگان ستادهای تبلیغاتی محمود احمدی نژاد منتشر شده و سه تن از این افراد هم توسط ماموران امنیتی دستگیر شده اند.
محمود احمدی نژاد هفته گذشته در جریان مناظره با میرحسین موسوی، پرونده ای را که تصویر زهرا رهنورد روی آن دیده می شد در برابر دوربین گرفت و مدعی شد که آن پرونده مربوط به اخذ مدارک تحصیلی غیرقانونی توسط وی و فاقد وجاهت بودن ریاست رهنورد بر دانشگاه است.
به دنبال طرح این ادعا، زهرا رهنورد دیروز و چند روز بعد از ادعای احمدی نژاد با شرکت در یک کنفرانس خبری، ضمن تشریح نحوه تحصیل خود و گرفتن مدارک عالی از ابتدا تا درجه پرفسوری و ریاست در دانشگاه، اعلام کرد "چنانچه محمود احمدی نژاد به خاطر این توهین ها و بی حرمتی ها از وی و همسرش، مردم ایران و مجددا از شخص خودش عذرخواهی نکند از طریق دادگاه قضیه را پیگیری" خواهد کرد .
به گزارش قلم نیوز، زهرا رهنورد در این جلسه با اشاره به مناظره تلویزیونی موسوی و احمدی نژاد، به خبرنگاران داخلی و خارجی گفت: "آیا حرمت یک زن ایرانی در مقابل شوهرش و در مقابل 70 میلیون هموطن حفظ شد؟ آیا رییس جمهور به سوگند خود پایبند بود؟من نمونه یک زن ایرانی هستم. آنهایی که برای من پرونده ساخته‌اند، برای زن ایرانی پرونده سازی کرده‌اند و می‌خواهند بگویند زن ایرانی نباید دو رشته همزمان خوانده باشد و هنرمند بودن، سیاستمدار بودن و روشنفکر بودن زن ایرانی جرم است! این آقا با این پرونده سازی نشان داد که داشتن تمامی این ویژگی‌ها مثبت از نظر او غلط است و زن ایرانی غلط می‌کند که بخواهد با سواد باشد و تنها پروفسور زن رشته هنر در ایران باشد."
همسر موسوی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به اینکه احمدی نژاد با چه انگیزه ای در مناظره با همسرش پای وی را به میان کشانده است و در این خصوص چه اقدامی انجام خواهد داد، افزود: "اولین چیزی که می‌توان مطرح کرد این است که او فکر کرد می‌تواند با این حربه رقیب خود را از میدان به در کند، دوم اینکه فکر کرد می‌تواند یک شوهر ترک را از این طریق غیرتی و عصبانی کند و سومین دلیل آن به نظر من این بود که دوست نداشت زنان پیشرفت کنند و به دنبال پروفسور شدن بروند. البته چیز‌های دیگر هم است که من نمی‌توانم آنها را بگویم.من وکیل گرفتم و سه مورد را به وکیل خود یادآور شدم که اگر جناب رییس جمهور تا 24 ساعت این سه مورد را انجام دهد مشکلی نیست ولی اگر انجام ندهد من شکایت خود را پیگیری می‌کنم؛ اول اینکه از مردم ایران عذرخواهی کند که به آنها دروغ گفته است، دوم اینکه از من و موسوی به خاطر تعرض به حریم زوجیت‌مان عذرخواهی کند و سوم از من عذرخواهی کند به دلیل اینکه به من توهین کرد و تهمت زد".
گفتنی است که وزارت علوم نیز با انتشار بیانیه ای در تائید ادعاهای محمود احمدی نژاد علیه زهرا رهنورد، اعتبار قانونی مدارک تحصیلی همسر موسوی را زیر سوال برده؛ آن هم در حالی که تحصیل در دانشگاه آزاد ارتباطی با وزارت علوم ندارد و زهرا رهنورد تحصیلات خود را در دانشگاه آزاد به پایان رسانده است. در مقابل بیانیه وزارت علوم ، دانشگاه آزاد نیز در اقدامی مشابه با صدور اطلاعیه ای علاوه بر رد ادعاهای رئیس جمهور و وزارت علوم، با ارائه اسناد و مدارک تحصیلات زهرا رهنورد، ریاست وی در دانشگاه را قانونی و بدون نقض اعلام کرده است.
در همین حال و ساعتی بعد از انتشار گفتگوی رهنورد با خبرنگاران، برخی از منابع خبرهای دیگری را در مورد انتشار تصاویر خصوصی همسر موسوی و دستگیری سه تن از عوامل پخش این تصاویر منتشر کردند. به گزارش شهاب نیوز، "منابع غیر رسمی از بازداشت سه نفراز عوامل انتشار و توزیع تصاویر خصوصی و بی‌حجاب دکتر زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی خبر داده اند".
در این گزارش آمده است: "گفته می‌شود این افراد که با تلاش ماموران یک نهاد امنیتی بازداشت شده‌اند از حامیان محمود احمدی‌نژاد و از مبلغان دوآتشه وی هستند. مهدی ن 29 ساله، عباس س 30 ساله و ابوالفضل ی26 ساله اسامی این افراد اعلام شده است. هنوز مشخص نیست که این افراد آیا ارتباط ارگانیکی با ستاد انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد داشته‌اند یا فقط ادعا می‌کنند که حامی رئیس دولت نهم هستند. بر اساس اطلاعات تایید نشده، در میان افراد بازداشت شده فعلاً هیچ چهره مشهور یا شناخته‌شده‌ای وجود ندارد، هر چند که سئوال اصلی این است که این افراد تصاویر مزبور را از کجا آورده‌اند و آمران بالادستی آن‌ها که هزینه و امکان چاپ و توزیع گسترده این تصاویر را فراهم کرده‌اند، چه کسانی هستند؟"

در این گزارش همچنین توضیحاتی در خصوص دخالت احتمالی برخی از رسانه های حامی دولت و پروین احمدی نژاد خواهر رئیس جمهور در این ماجرا داده شده و آمده است: "در این میان؛ نکته جالب و تامل‌برانگیز این است که رسانه‌های حامی آقای احمدی‌نژاد از جمله خبرگزاری فارس، خبرگزاری ایرنا، سایت رجانیوز و روزنامه وطن امروز هفته گذشته پیش از توزیع این تصاویر؛ از انتشار آن خبر داده و ادعا کرده بودند که این اقدام قرار است از سوی اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و با هدف «مظلوم نمایی» صورت بگیرد.این تاکتیک انتخاباتی طی 48 ساعت گذشته و با انتشار اخبار جسته و گریخته از بازداشت این افراد شدت بیشتری گرفته است. تا آن جا که پروين احمدي‌نژاد خواهر محمود احمدی‌نژادامشب [شنبه شب]در همايش بانوان اصولگراي حامي احمدي‌نژاد كه در سالن اجتماعات موسسه اما‌م ‌خميني برگزار شد، گفت: در تهران پايگاه چاپ و توزيع عكس‌هاي خانوادگي يكي از كانديداها متلاشي شد و چند جوان دستگير شدند و اعتراف كردند كه شخصي از درون ستاد يكي از كانديداها، با نام «س-ح» به آنها دستور اين كار را داده است ."
پایگاه خبری تحلیلی شهاب نیوز در پایان می نویسد: "پروین احمدی نژاد در ادامه گفت آنها قصد داشتند كه اين كار را با نام رئيس جمهور ايران انجام دهند، مردم بايد توجه داشته باشند كه چه‌كساني هستند كه به آلبوم‌هاي خانوادگي دسترسي دارند. با آنکه خواهر آقای احمدی‌نژاد به صراحت از وابستگی این افراد به میرحسین موسوی نام نبرده است؛ اما اشاره وی به «س ح»که به احتمال بسیار زیاد مخفف کلمه «سعید حجاریان» است نشان می‌دهد که حامیان دولت نهم در این زمینه هم الگوی فرافکنی، نشر اخبار نادرست و گرفتن دست پیش را دنبال می‌کنند.در پی توزیع تصاویر خصوصی زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی، وزارت ارشاد و همچنین ستاد انتخابات کشور به شدت این امر را تقبیح کرده و به عاملان این اقدام به شدت هشدار داده بودند."زهرا رهنورد اولین زن ایرانی ست که همراه با همسرش که کاندیدای ریاست جمهوری و رقیب احمدنژاد است، وارد فعالیت های تبلیغاتی انتخاباتی شده و فعالیت وی تاکنون با حواشی و واکنش ها متفاوتی در فضای سیاسی و انتخاباتی کشور همراه بوده است. وی بعد از اولین سخنرانی خود که در آن خواستار جمع آوری گشت های ارشاد،آزادی زندانیان سیاسی، رفع تبعیض علیه زنان و آزادی فعالیت های مدنی شد، مورد خشم رسانه ها حامی احمدی نژاد قرار گرفت.

یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۸

آقای احمدی نژاد من ستاره دارم

تجمع دانشجویی در واکنش به ادعای های رئیس دولت
گزارش دیروز من در روزآنلاین

در ادامه واکنش های اعتراضی به ادعاهای محمود احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی با میرحسین موسوی، دیروز جمعی از دانشجویان ستاره دار با شعار "آقای رئیس جمهور؛ دروغ چرا!" در مقابل وزارت علوم تجمع کردند. این تجمع بعد از ساعاتی با دخالت نیروی انتظامی به درگیری بین ماموران با دانشجویان انجامید.
منابع خبری و دانشجوئی در مورد این تحصن نوشتند: روز گذشته ده ها تن از دانشجویان ستاره دار ومحروم از تحصیل در اعتراض به ادعای دروغین محمود احمدی نژاد و وزیر علوم، در برابر وزارت علوم و تحقیقات دست به تجمعی مسالمت جویانه زدند. این تجمع ابتدا با سرود یار دبستانی آغاز شد که دانشجویان آن را یکصدا می خواندند. این دانشجویان همچنین باخود پلاکاردهایی حمل می کردند که روی آنها نوشته شده بود: "آقای رئیس جمهور، دروغ چرا؟"، "آقای احمدی نژاد من یک ستاره دارم"، "تحصیل حق انسانی ماست"، "سهام عدالت دانشجو، سه ستاره"، "دانشجویان زندانی از حق تحصیل محرومند"...
در ادامه این تجمع و با بالا گرفتن شعار ها و نیز حمایت رهگذران از دانشجویان، نیروهای حراست وزارت علوم و نیروی انتظامی وارد عمل شدند و ابتدا تمام خبرنگاران را به داخل ساختمان وزارت علوم بردند و حدود نیم ساعت در اتاقی نگاهداشتند و مانع خروج آنان شدند. همزمان تمام نوشته ها و دوربین های خبرنگاران، که بیش از 10 نفر خبرنگار خارجی هم در میان آنهابودند مورد بازبینی قرار گرفت.
پس از این اقدام در حالی که پلیس قصد داشت دانشجویان را پراکنده کند، دانشجویان با فشار زیاد خود را به داخل وزارت علوم رساندند و علی رغم برخوردهای خشونت آمیز مامورین موفق شدند تمام طبقه های ساختمان را طی کنند و ساختمان را در اختیار خود بگیرند.در این تجمع میلاد ابراهیمیان، یکی از دانشجویان محروم از تحصیل نیز برای ساعاتی چند بازداشت شد.
این تجمع سرانجام با خواندن سرود یار دبستانی به پایان رسید.
محمود احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی خود با میرحسین موسوی، ضمن رد وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، ادعا کرده بود که پدیده دانشجویان ستاره دار متعلق به دولت اصلاحات و دوران ریاست دکتر معین بر وزارت علوم است و در دوره وی هیچ دانشجوئی ستاره دار نشده است. این ادعای احمدی نژاد که تاکنون بارها با واکنش مسئولین سابق وزارت علوم و دانشجویان رو به روشده، بعد از تکرار در مناظره تلویزیونی با واکنش های گسترده ای درآستانه انتخابات روبرو شد؛ به طوری که علاوه بر تجمع اعتراضی دیروز دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، بسیاری از منتقدان دولت از جمله حامیان موسوی، وزیر علوم دولت اصلاحات و تعدادی دیگر از مقامات دولت اصلاحات نیز به پاسخگویی به آن برخاستند.
دکتر مصطفی معین وزیر علوم و تحقیقات دولت اصلاحات روز گذشته با انتشار نامه ای خطاب به صدا وسیما جمهوری اسلامی ادعای محمود احمدی نژاددر خصوص پدیده دانشجویان ستاره دار را خلاف واقع خواند. در نامه وی آمده است: "در ارتباط با طرح مسائل خلاف واقع در موضوع دانشجویان ستاره دار از سوی محمود احمدی نژاد کاندیدای دوره دهم ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی با مهندس موسوی و نسبت دادن آن به دوره مسئولیت اینجانب در دولت اصلاحات، توضیحاتی به شرح زیر برای روشن شدن افکار عمومی اعلام می شود:بر اساس روال معمول در اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد توسط سازمان سنجش آموزش کشور، پرونده معدودی از پذیرفته شدگان آزمون[در حدود 10 تا15 نفر]به دلایل نقض مدارک آموزشی و یا شبهه مسائل اخلاقی و انضباطی، مورد بررسی مجدد قرار می گرفت که عمدتا نیز پس از رفع نقایص، اشکالات فوق بر طرف می گردید. از این رو به دلیل محدود بودن تعداد و رفع موانع به طور معمول و علی رغم وجود فضای باز سیاسی، هیچ گاه این موضوع به یک معضل دانشجوئی و اجتماعی تبدیل نشد. با کمال تاسف روال متعارف مذکور در فوق، از همان ابتدای دولت نهم با عنوان جنجالی ستاره دار شدن به یک پدیده گسترده سیاسی برای برخورد با دانشجویان فعال سیاسی تبدیل شد. به نحوی که بیش از هزار نفر از پذیرفته شدگان آزمون کارشناسی ارشد سال 1385مشمول عنوان ستاره دار و عمدتا دچار مشکل در ادامه تحصیل شدند.علی رغم پیگیری های متعدد و مراجعه به مسئولین ذی صلاح و عدم حصول نتیجه، دامنه اعتراضات دانشجوئی گسترش و ادامه یافت.بنابراین متذکر می شود که پدیده دانشجویان ستاره دار و خسارات ناشی از آن در حوزه آموزش عالی و جامعه، اختصاص به دولت نهم داشته و هیچ ارتباطی با دوران مسئولیت اینجانب در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دولت اصلاحات نداشته است."
ساعتی بعد از انتشار نامه وزیر علوم دولت اصلاحات، سازمان سنجش آموزش کشور با انتشار اطلاعیه ای که در خبرگزاری فارس منتشر شد، اظهارنظر دو کاندیدای اصلاح طلب در مورد دانشجویان ستاره دار را "تشویش اذهان عمومی" خواند. سازمان سنجش آموزش کشور که یکی از منابعی است که همواره ادعاهای وزارت علوم دولت احمدی نژاد علیه دانشجویان ستاره دار و فعالان دانشجوئی را تائید کرده، در اطلاعیه خود نوشت: به اطلاع مردم ايران اسلامي مي‌رساند كه درج علامت ستاره يا كد گزينش در كنار اسامي در ليست ارسالي به دانشگاه‌ها يك روال جاري بوده كه آمار آن به ترتيب در سال 1378، 551 نفر، سال 1379، 628 نفر، سال 1380، 566 نفر؛ سال 1381، 1069 نفر؛ سال 1382، 2584 نفر؛ سال 1383، 27 نفر، سال 1384، 200 نفر و در سال 1385، 224 نفر بودند كه با دستور وزير علوم اين رقم حذف شد. "
سازمان سنجش و آموزش در این اطلاعیه همچنین ادعا کرده که تعداد دانشجویان ستاره دار در دوره اصلاحات 5625نفر بوده اما در دولت نهم حتی "یک دانشجو" هم ستاره دار نشده است.سازمان سنجش در حالی این ادعا رامطرح کرده که تعداد دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل به حدی رسیده که آنان اخیرا اقدام به تشکیل انجمنی برای پیگیری خواسته های خود کرده اند.این دانشجویان همچنین هفته قبل با انتشار بیانیه ای از مهدی کروبی یکی از دو کاندیدای اصلاح طلب حاضر در صحنه انتخابات ریاست جمهوری دهم اعلام حمایت کردند.